بررسی جایگاه احساسات در ساختار ارزشهای اخلاقی در فلسفه برنتانو و شلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
209 - 226
پدیدارشناسی اخلاق نزد پایه گذاران این مکتب فلسفی روشی بود که به وسیله آن ساختار ارزش های اخلاقی در فلسفه کانت را نقد کنند. همچنین تعریف جدیدی از ارزش های اخلاقی ارائه دهند که بر مبنای حقیقت وجودی انسان بنا شده باشد. فرانسیس برنتانو و ماکس شلر در قامت بنیان گذاران پدیدارشناسی اخلاق تلاش کردند با تکیه بر روش پدیدارشناسی در مقابل مفاهیم شکل گرفته در عقل عملی محض، ساختارهای ارزش های اخلاقی را بازتعریف کنند. این دو متفکر در پدیدارشناسی اخلاق خود می خواهند احساسات و عواطف را به عنوان اصل بنیادین کنش انسان به ساختار ارزش های اخلاقی بازگردانند و آن را محور فلسفه خود قرار دهند؛ اما نگاه برنتانو و شلر به ماهیت ارزش های اخلاقی دارای تفاوت های بنیادین است. در واقع هر دو متفکر از روش پدیدارشناسی در فهم ماهیت ارزش های اخلاقی استفاده می کنند، اما برنتانو تمایل به یک فهم روان شناختی از ذات انسان به کمک مبانی معرفت شناسی دارد و در نقطه مقابل شلر در جست وجو این امر است که با نگاه هستی شناختی به ارزش های اخلاقی، نسبت آن را با امر الوهی آشکار کند.