تحلیل عرفانی عبودیت دادار، ستودن داد و زدودن بیداد در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، سعی شده است که با بررسی متن اصلی و نیز لایه ها و زوایای درونی و برونی اثری سترگ به نام «شاهنامه» بر شناختی ولو نسبی و محدود از نوع تفکّر و بینش سراینده آن (فردوسی) در سه بخش: عبودیت دادار، ستودن داد و زدودن بیداد دست یافت که این جانب از آن، به سرمایه معنوی انسانی تعبیر می کند و با بهره گیری از روش تحلیل محتوایی که استخراج و جمع آوری داده ها و در نهایت، استنتاج علمی و روشمند از مباحث است، بتوان این مهم را باز شناخت. پس از آن، دریافته شد که در بین این عناصر سه گانه، آن چنان لازمیّت و ملزومیّتی است که انفکاک آن ها از یکدیگر، ناممکن که نامتصّور است؛ بدین معنی که پی آیند عبودیت دادار، ستودن داد و برآیند احراز این دو، ستیز با بیداد است؛ بدین سان باید اذعان داشت که در همان زمان، حکیم توس، در جستجوی جامعه آرمانی بوده، آن را طبیعی می دانسته است و این، در تطبیق با مصادیق قرآنی نیز امری فطری است و جوامع مدنی هم به تعبیری، آن را حقوق بشری می نامند که این پژوهش، درصدد شناخت و بازیابی این عناصر است که فره ایزدی و فرهمندی، فراهم آورنده عزّت و سربلندی است و خودخواهی و ناسپاسمندی، پدید آورنده ذلّت و دردمندی است. او هرگز ایرانی را، متعدّی به حقوق دیگران ندانسته است و این را می باید، متأثّر از عبودیت دادار دانست.