ابراهیم واشقانی فراهانی

ابراهیم واشقانی فراهانی

مدرک تحصیلی: دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور
پست الکترونیکی: vasheghani1353@gmail.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۱.

سیر تکوین غدیریه سرایی در شعر فارسی

کلید واژه ها: غدیر شعر فارسی تشیع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۵
وقایع مهم تاریخی، تأثیری عمیق و ماندگار بر ادبیات می گذارند و تأثیر برخی از آن ها چنان است که موجب ایجاد نوع ادبی خاص خود می شوند. یکی از شاخص ترین وقایع از این قبیل، واقعه تاریخی و تاریخ ساز غدیر خم است که نبوّت انبیا را به ولایت امامان(ع) پیوند زد و فرایند دیرپای نبوّت را به اتمام و اکمال و به غایت خویش رسانید. واقعه غدیر خم و ولایت حضرت علی(ع) از نخستین ادوار شکل گیری ادبیات فارسی نو که به طور معمول به اختصار، ادبیات فارسی خوانده می شود، در آثار شاعران و نویسندگان پارسی گو وارد شد و به سرعت، نوعی ادبی ویژه خویش را پدید آورد که از آن در صورت وسیعش با عنوان شعر علوی و در حالت خاص ترش با عنوان غدیریه یاد می شود. تأثیر واقعه غدیر خم بر شعر فارسی چنان سریع و عمیق بود که پیشگامان شعر پارسی از قبیل کسایی مروزی، در عین حال پیشگامان شعر غدیریه نیز هستند و برخی از نخستین شاعران پارسی گو که بر دیگر ادیان بودند از قبیل دقیقی نیز به این واقعه توجه کرده و آن را در شعر خویش یاد کرده اند. نظر به اهمیت فوق العاده واقعه غدیر خم در شعر پارسی برآنیم که در این مقاله با جست وجوی نمونه های شعر غدیریه با روش تحلیلی- توصیفی به ترسیم خط سیر تکوینی این نوع شعری در چهار مرحله عصر خراسانی، عصر عراقی، عصر حرکت به سوی یک پارچگی و عصر یک پارچگی بپردازیم.
۲۲.

مفاهیم نمادین نور در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نور حافظ نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۱۰
بشر از همان اوان حیات خود بر زمین، با پدیده های رازآمیز بسیاری روبه رو بوده است و یکی از رازآمیزترین این پدیده ها برای او، نور بوده است. نور، نوع زندگی و معماری فضای زیست آدمی را تحت تأثیر قرارداده و افزون بر جنبه مادی و فیزیکی حیات بشر، به تدریج بر جنبه ذهنی و معرفتی وی نیز پرتو افکنده است. در ساحت معرفتی و فلسفی، نور، چشم انداز بحث هایی ظریف را فراروی آدمی گشوده است. در کنار همه این ویژگی ها، نور به عنوان تجلّی زیبایی، در خدمت بیان هنری درآمده و گونه های هنر را از امکانات مادی و بیانی وسیعی بهره مند کرده است. در این مقاله با استفاده از نظریه نماد، کارکردهای نمادین نور و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی خورشید، آفتاب، شمع، چراغ و ... در دیوان حافظ تبیین می شود. و نیز سعی کردهایم به بررسی لایه ها و وجوه گوناگون نور از قبیل نور نماد حق تعالی، انسان کامل، جهانِ غیب به منزله نور، حضور نور در مکان، خوراک و شراب و تبیین مقوله فنا و بقا در دیوان حافظ با استفاده از پدیده نور بپردازیم تا دریچه ای دیگر برای شناخت کامل تر دیوان این شاعر برجسته گشوده شود.
۲۳.

تحلیل «خورشید و جمشید» بر پایه نظریه پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریخت شناسی نقد ادبی پراپ جمشید و خورشید سلمان ساوجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۸
"ریخت شناسی" یکی از مباحث اساسی نقد ساختاری است کهدر آن منتقد در پی یافتن روابط میان ساختار داستان است. این مبحث را نخستین بار ولادیمیر پراپ با الهام از اندیشه های فردینان دو سوسور در بحث ساختارشناسی زبان وارد عرصه نقد ادبی کرد. وی که اساس کارش را بر پایه اعمال شخصیت های موجود در داستان «قصه های پریان» قرار داد، پس از تجزیه و تحلیل کنش ها و کارکردهای این داستان ها، به وضوح دریافت که همه داستان ها از قوانین و ساختار واحدی تبعیت می کنند، و می توان این قوانین ساختاری را به عنوان فرمولی کلی درباره داستان های سایر ملل نیز به کار برد. این مقاله با تجزیه و تحلیل ساختاری داستان «جمشید و خورشید» که یکی از سروده های موفق ادبیات غنایی فارسی است، سعی می کند تا با بررسی کارکردها و سیر توالی آن ها در هر نقش و مقایسه با نظریه پراپ، به میزان انطباق این کارکردها با نقش ها و خویش کاری های موجود در داستان دست یابد.
۲۴.

تحلیل دگرمفهومی در داستان «کبابِ غاز» براساس دیدگاه «باختین»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باختین کباب غاز دگرمفهومی سبک خنده دار گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۴
این نوشتار کوشیده است ویژگی های «دگرمفهومی» از دیدگاه «باختین» را در داستان کوتاهِ «کبابِ غاز» سیدمحمدعلی جمال زاده بررسی کند. بررسی ویژگی هایی همچون سبک خنده دار، زبان، واقعیت معاصر، قلمرو شخصیت، گفتمان، انکسار و انحراف نویسنده در داستان، دیدگاه تازه ای به مخاطب می دهد تا لایه های دیده نشده یا سطحی نگریسته شده برای او آشکار شود. همچنین بتواند زبان و گفتار نویسنده و شخصیت های داستانی را بشناسد؛ حتی با مکالمه گرایی و نسبی گراییِ باورها در داستان آشنایی پیدا کند. از آنجاکه جمال زاده را آغازگرِ واقع گرایی در داستان نویسی می دانند، این مقاله به بررسی دگرمفهومی در یکی از داستان های او می پردازد. داستانی که طنزگونه است؛ و خنده که در دگرمفهومی اهمیت فراوانی دارد در آن جریان دارد.  
۲۵.

آموزش و پژوهش مهندسی شیمی

تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۴۸
هدف از این مقاله مروری بر وضعیت فعلی آموزش و پژوهش مهندسی شیمی در سطح جهان، جهت گیری و نقش آن در توسعه فناوری هایی است که برای امنیت ملی، بهزیستی و شکوفاییی اقتصادی هر ملتی حیاتی است. در این زمینه ضمن بررسی اجمالی توسعه برنامه های آموزشی مهندسی شیمی، تغییرات مورد انتظار برای پاسخگویی به تحولاتی مانند جهانی شدن، گسترش علوم بدون مرز و پژوهش های بین رشته ای و چند نظمی، دامنه وسیعی از فناوری های حیاتی، که تا اندازه زیادی و از جهتی به شدت وابسته به پژوهش در مهندس شیمی است ، فهرست وار معرفی خواهد شد. مثال هایی در زمینه مواد، ساخت و تولید، انرژی حمل و نقل، بهداشت عمومی، اطلاعات و ارتباط و محیط زیست که مرتبط با پژوهش های مهندس شیمی مدرن است، ارائه می شود. با توجه به گستردگی این فناوری ها و درگیر بودن علوم مختلف در توسعه آنها بر لزوم تدوین برنامه های آموزشی نوین برای تربیت نیروهای خلاق و ماهر و توجه به پژوهش های بین رشته ای چند نظمی علاوه بر زمینه های سنتی تأکید می شود.
۲۶.

پیوند پادشاهی زاب طهماسب و اسطوره آرش کمانگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرش کمانگیر زاب (زَو) شاهنامه روشنایی آب فزایی مرزنمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
در شماری از متون ایرانی میانه می خوانیم که زاب، افرسیاب را «سپوخت» و آب و مرز را بازآورد و همین تیر انداختن به افراسیاب و سپوختن او (نه تیر انداختن به سمتی از زمین) در برخی متون ایرانی نو به آرش منسوب می شود. آیا این احتمال وجود دارد که داستان آرش و داستان پادشاهی زاب، دو اجرا از یک اسطوره باشند که با انتقال انتساب در سلسله طولی علل و اسباب، گاه به آرش و گاه به زاب منسوب شده باشد؟ شاهنامه پژوهان دلایلی چند برای توجیه غیاب داستان آرش در شاهنامه فردوسی اندیشیده اند که در دو گروه قابل دسته بندی است: داستان آرش در متن اساس فردوسی نبوده است و دیگر، داستان آرش در متن اساس فردوسی بوده است و او در سرایش شاهنامه حذفش کرده است. آنچه در این مقاله بحث می شود این پرسش و پیشنهاد است که آیا ممکن است داستان آرش کمانگیر با چهره گرداندن و مطابق فرآیند «گشت اسطوره» در لایه زیرین و در قالب روایتی دیگر در شاهنامه حضور یافته و نقل شده باشد؟ پاسخ بدین پرسش، موقوف به این است که نشان دهیم اسطوره زاب و اسطوره آرش، بیانگر یک مضمون هستند و دیگر آنکه تبدیل و تبادل میان زاب و آرش در دیگر متون هم دارای نمونه باشد. به تعبیر دیگر، چنان که در نقد اسطوره شناختی و نیز در روایت شناسی مرسوم است به جای جست وجوی نام آرش، پی رنگ اسطوره وی در بخشی از شاهنامه که باید جایگاه زمانی حضورش باشد، کاویده شود. با این تغییر نگاه می توان این نظریه را مطرح ساخت که با تغییر انتساب خویش کاری از قهرمان به پادشاه در سلسله طولی علل و اسباب، پی رنگِ اسطوره آرش کمانگیر که تلفیقی از سه خویش کاری آب فزایی، مرزنمایی و روشنایی است از آرش به زاب منتقل شده است. به تعبیر دیگر، پادشاهی زاب طهماسب و داستان آرش، هر دو، روایت یک اسطوره کهن تر هند و اروپایی اند که به موجب آن، ایزد روشنایی، باران می بارد و مرز می پاید. این انتقال و «گشتِ اسطوره» میان آرش و زاب به صورت آشکار در شماری از منابع ایرانی میانه و ایرانی نو رخ داده است و دارای پیشینه و مشابه است.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان