طراحی الگوی ترغیب به رفتار کارآفرینانه با رویکردهای شناختی و هیجانی (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش کارآفرینی در رشد جامعه، از هر کشوری انتظار می رود شهروندانش را به کارآفرینی ترغیب کند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل عناصر روان شناختی دخیل در الگوی ترغیب به رفتار کارآفرینانه براساس رویکردهای شناختی و هیجانی بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و اکتشافی مبتنی بر نظریه داده بنیاد و روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و جامعه آماری شامل کارآفرینان بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی مازندران و اساتید کارآفرینی و مدیریت تعیین گردید. افراد نمونه، کسانی بودند که بتوانند در ارتباط با اهداف پژوهش حاضر اظهارنظر کارشناسانه داشته و شیوه انتخاب آن ها هدفمند و گلوله برفی بود. تعداد نمونه با درنظرگرفتن اصل اشباع نظری، 21 نفر شامل 13 نفر کارآفرین (خبرگان سازمانی) و 8 استاد دانشگاه (خبرگان نظری) بود. یافته های این پژوهش با انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند در ابتدا 982 کد، مرتبط با مفهوم ترغیب شناسایی، سپس طی سه مرحله به شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل، و با تکیه بر روش کیفی تحلیل مقوله، در قالب 27 مقوله فرعی و 12 مقوله اصلی در 5 محور، شامل عوامل انگیزشی (انگیزش نیازمحور، انگیزش شناختی، انگیزش هیجانی)، عوامل زمینه ای (تیپ شخصیتی، دانش، مهارت، تجربه)، عوامل مداخله گر (ارزش های کارآفرین)، راهبردها (راه های مقابله معطوف به خود، راهبردهای محیطی) و پیامدها (دستاوردهای مادی و سازمانی و دستاوردهای معنوی و فردی)، حول مقوله محوری (ترغیب به رفتار) طبقه بندی شدند. نتایج تحقیق در قالب مدل پارادایمی و مدل مفهومی شکل گرفت. یافته های این مطالعه می تواند برای ترغیب دانشجویان و علاقه مندان به کارآفرینی مؤثر باشد.