این مقاله نتیجه یک بررسی میدانی از چگونگی سرعت و مکانیسم حرکات آب در اروند است که طی آن با اندازه گیری مستقیم در سه مقطع عرضی اروند (دهانه ورودی خلیج فارس‘ فاو و حدفاصل دو نقطه) و تحلیل آماری اندازه گیری های بعمل آمده در مورد سرعت و جهت آب‘ به نتیجه گیری کلی از مکانیسم سرعت و حرکت آب در اروند می پردازد. کار در اندازه گیری در تمامی طول عملیات با کمک و مشارکت کارشناسان وزارت نیرو و نیز امکانات واحد مهندسی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام گرفته است. نتایج حاصله نشان می دهد که اروند یکی از رودخانه های شگفت انگیز دنیاست‘ زیرا با حاکمیت مد کامل و جزر کامل در هر لحظه سه جریان مختلف الجهت با سرعت های گوناگون از یک مقطع عرضی آن تکوین یافته و بر حسب آنکه حاکمیت با مد با شد یا جزر‘ این روند تفاوت پیدا می کند.
" سه دهه اخیر را باید دهه های تجدید نظر در مبانی معرفت شناسی علمی تلقی کرد. انتشار نظریه عمومی سیستم ها در سال 1972 یعنی یکسال بعد از مرگ لودیگ فون بر تالنفی، طرح منطق فازی توسط لطفی زاده و تبیین نظریه Chaos در سال 1986 توسط هریسون و بیسواس، پایه های خدشه ناپذیر بودن تفکر علمی را فرو ریخت.
بدون تردید غایت گرایی و عدم الزام علیت در نظریه سیستم ها، مردود دانستن منطق علمی در تبیین بسیاری از پدیده های چند ارزشی در منطق فازی و پیروی نکردن بسیاری از رفتارها و رخدادها از نظر علمی در نظریه Chaos واقعیتی را برملا کرد و آن عدم کارائی معرفت شناسی علمی در تحلیل رفتار و مکانیسم همه پدیده هاست (رامشت، 1376: 66-50: رامشت، 1378 53-52).
مروری گذرا بر سیر تاریخی نظریه های فوق نشان می دهد که مخالفت ها و تمسخرهای عالم مآبانه نسبت به این گونه عقاید، مانع از گسترش آن ها و نظریه پردازی در این مقولات نگردیده، زیرا پیچیدگی سیستم های محیطی و انسانی امروز و نیاز انسان به حل مشکلات و معضلات، تمسک به چنین نظریه پردازیهایی را ایجاب کرده است.
تلاش محققان در معرفت شناسی علمی برای نظم بخشیدن به رخدادها بیشتر بدان خاطر صورت گرفته که تب پیش بینی بشر در حدوث وقایع و رفتارها را فرو نشاند و تئوری Chaos دقیقاً به این نکته اشاره می نماید که این تلاش اگر چه در بسیاری از موارد نتیجه بخش بوده است ولی وقوع همه رخدادها و رفتارها تابع نظم علمی نیست و اگر چه می توان آن ها را پیش بینی کرد ولی پیش بینی های خطی نمی تواند راه حل مناسبی در این موارد به شمار آید. مفهوم کیاس در ژئومورفولوژی بیشتر در دیدگاه سیستمی و مقوله Disequilibrium مطرح است و در تحلیل بسیاری از رخدادها و پدیده های ژئومورفولوژی بدون به کار بردن تکنیک های غیرخطی بویژه در مقیاس زمانی بلند مدت، قادر به درک و تبیین مکانیسم آن ها نخواهیم بود.
این مقاله که نتیجه بررسی های نظری طرح پژوهشی آثار یخچالی در دامنه های غربی زفره و مقایسه آن با دامنه های نسار شرقی این منطقه است، به تبیین مبانی تئوری Chaos و تطبیق آن در ژئومورفولوژی می پردازد و حوزه کاربردی آن، در این بخش از علوم جغرافیائی را دنبال کرده است و از این رو برای دست یابی به چنین منظوری ضمن تشریح پاره ای از مفاهیم، با ارائه مدل ساده ای از عملکرد سیستم های آبی منطقه در پاراگلیشیال نمونه های ژئومورفیک موجود در منطقه هنجن و نطنز را که شواهد بارز Chaos در چشم انداز عمومی منطقه به شمار می آیند، را معرفی و با مواردی که این پدیده در آن ها قابل مشاهده نیست مقایسه نموده است."