تحلیلی بر شکل و روند توسعه فضایی و کالبدی شهر بجنورد در دهه 1380 (با استفاده از آنتروپی شانون، ضریب موران و ضریب گری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ششم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۳
167 - 180
حوزه های تخصصی:
بی تردید برنامه های کالبدی و پیروی از دیدگاه جامع در توسعه ی شهرها نتایج موفق و قابل دفاعی در پی نداشته است. توسعه ی پراکنده شهرها، اتلاف منابع و افزایش هزینه های اداره و خدمات رسانی در شهرها از این نتایج ناگوار هستند. به همین دلیل لازم است علاوه بر مسائل کالبدی و فیزیکی، سایر جنبه های شهرها در برنامه ریزی شهری لحاظ گردد. برنامه ریزی فضایی علاوه بر کالبد، به نحوه ی توزیع جمعیت، فعالیت و کاربری ها در سطح شهر نیز اهمیت می دهد. یکی از بحث های جدید درباره ی توسعه ی فضایی شهرها دستیابی به کمیت هایی است که بتواند پراکندگی را از فشردگی مشخص سازد. زیرا در کنار عدم تعریف دقیق و کاملی از پراکندگی که مورد توافق و اجماع باشد، شناخت علمی و ارزیابی قابل اتکا از وضعیت توسعه ی فضایی و کالبدی شهرها بدون در اختیار داشتن کمیت هایی که قابل بررسی و اندازه گیری باشند، غیرممکن می نماید و به قضاوت های شخصی و برداشت های کلی و سلیقه ای پژوهشگران متکی خواهد بود. این پژوهش از نوع تحلیلی – توصیفی بوده و در آن ضرایب موران و گری و همچنین آنتروپی شانون معرفی شده و به منظور ارزیابی و شناخت وضعیت توسعه فضایی شهر بجنورد و پراکنش فضایی کاربری ها در سطح شهر مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج این آزمون ها نشان می دهد که این مدل و ضرایب به خوبی می توانند وضعیت و روند توسعه فضایی و کالبدی شهرها را تبیین کرده و آن را به صورت کمی قابل بررسی و ارزیابی سازند. چنانکه با به کارگیری این روش ها نشان داده می شود که شهر بجنورد در میانه دهه 1380 خورشیدی رشدی به نسبت متمرکز داشته و در آستانه تجربه پدیده پراکندگی شهری به ویژه در بافت حاشیه ای خود می باشد.