جایگاه مؤلفه های انتظام بخش در ارتقای تمدن نوین اسلامی در مقوله پیشگیری از جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۱
61 - 89
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در عصر حاضر موضوع تمدن نوین اسلامی همواره با مفهوم انتظام اجتماعی گره خورده و بیشتر متفکران تمدن را با مدنیت و شهرنشینی خلط کرده اند. انتظام اجتماعی به معنی نبود آشوب نیست، بلکه بخش عمده آن احساس امنیت و نبود آشوب ذهنی است. به عقیده هگلی، اگر امنیت صرفاً برای امنیت باشد، ناامنی ایجاد می کند. بنابراین امنیت باید هدفمند باشد. البته این موضوع به مؤلفه های انتظام بخش و مجریانی که در انتظام اجتماعی نقش اساسی دارند، باز می گردد. از این رو به منظور انتظام اجتماعی و پیشگیری از جرم، هر تمدنی ضمن تمرکز بر مؤلفه های انتظام بخش، نیازمند نیروهای مقتدری است که انتظام بخشی را در جامعه مدیریت کنند. در این راستا در تمدن ایران اسلامی، ناجا به عنوان نیروی انتظام بخش، ضمن تقید جنبه معنوی انتظام اجتماعی، با حفظ مشارکت مردمی، صیانت از دین، التزام به قانون، ارتقای دانش علمی و سلامت کاری و پای بندی به ارزش های رفتاری پلیس اسلامی، مسئولیت انتظام بخشی و مدیریت پیشگیری از جرم در جامعه را عهده دار است. به همین منظور، در پژوهش حاضر به ارزیابی تأثیر مؤلفه های انتظام بخش در تحقق تمدن نوین اسلامی در مقوله پیشگیری از جرم پرداخته شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است و روش انجام آن تلفیقی از مطالعات اسنادی و پیمایشی (میدانی) است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که برای پاسخ به سؤال ها از آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون و برای رتبه بندی مؤلفه ها از ضریب فریدمن استفاده شده است. جامعه آماری 30 نفر از صاحب نظران حوزه انتظام اجتماعی هستند و نمونه گیری آن به صورت تصادفی با استفاده از جدول مورگان و ضریب آلفای کرونباخ انجام گرفته است. یافته ها: تحلیل آماری پژوهش حاضر با سطح معنادار (0/000=sig) که کوچک تر از سطح آزمون (0/01=a) بوده، فرض صفر (H) را رد کرده و با 0/99 اطمینان تأثیر مؤلفه های انتظام بخش بر تمدن نوین اسلامی در مقوله پیشگیری از جرم را تأیید کرده است. نتایج: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بین مؤلفه های انتظام بخش با ارتقای تمدن نوین اسلامی در سطح معنادار 0/01 همبستگی مثبت و رابطه دوسویه معنادار وجود دارد.