نقد روش فهم احادیث طبی در کتاب دراسه فی طب الرسول المصطفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
164-178
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به وجود چندهزار روایت طبی و همچنین گسترش روزافزون استفاده های علمی و عملی از این روایات، بحث از روش فهم و برداشت از آنها امری ضروری است. برداشت از روایات طبی نیازمند ضوابطی است که در مواردی مستقل از ضوابط فهم روایات فقهی است. یکی از مهم ترین کتاب های طب مستنبط از روایات کتاب «دراسه فی طب الرسول المصطفی» است که نویسنده آن بر مبنای روش اجتهاد خود در این کتاب، اقدام به شاگردپروری و درمان بیماران نموده است. با توجه به تأثیر واقعی این روش اجتهاد بر زندگی افراد، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان روایی این روش در حوزه روایات طبی بود. روش کار: پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به متن کتاب مورد بحث و همچنین کتب تخصصی فقه و اصول و فقه الحدیث، به نقد و بررسی میزان روایی روش فهم روایات طبی در کتاب دراسه پرداخته است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که نقدهای وارد بر روش اجتهاد از روایات طبی در کتاب دراسه شامل دو نوع کلی 1) رعایت نکردن ضوابط عمومی فهم روایات شامل: نص گرایی بدون فحص از قرائن، تلاش نکردن برای بازسازی روایات تقطیع شده، بررسی نکردن کافی لفظی و موضوع شناسانه، تخصیص ها یا تعمیم های حدسی، حمل معانی روایات بر امور مادی، تجربی و فیزیکی؛ و 2) رعایت نکردن ضوابط اختصاصی فهم روایات طبی شامل: تسامح در تمییز قضیه حقیقیه از قضیه خارجیه و شخصیه، تمسک ناتمام به اطلاق و عموم می شود. نتیجه گیری: بررسی نمونه هایی از شیوه و سبک صاحب کتاب «دراسه» در فهم روایات طبی برای شناسایی و درمان بیماری ها، نشان می دهد موارد بسیار متعددی از استنباط های ایشان به دلیل بی توجهی به ضوابط اولیه و عمومی دانش فقه الحدیث قابل اعتماد نیستند. ازآنجاکه مسئله تشخیص و درمان بیماری ها تأثیر واقعی در زندگی انسان ها دارد و منجزیت و معذّریت عندالله در اینجا مطرح نیست، نمی توان بدون بررسی صحت فهم صاحب «دراسه» از احادیث به آن اعتماد نمود.