سیاست مصرف پایدار: بازشناسی چالش های مدیریت سبک زندگی موردمطالعه: وزارت بازرگانی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
95 - 118
حوزه های تخصصی:
مصرف پایدار به ویژه با روند فزاینده جمعیت شهری از یک سو و مشکل دولت ها در تأمین مواد غذایی برای زندگی پایدار یک مسئله اساسی به شمار می رود که کشورهای درحال توسعه تلاش می کنند از طریق مدیریت سبک زندگی تا حد زیادی آن را کنترل نمایند. پژوهش حاضر در وزارت بازرگانی عراق در تلاش است چالش های مدیریت سبک زندگی در حوزه سیاست مصرف پایدار را شناسایی نماید. روش این پژوهش ترکیبی (کیفی و کمی) است که در مرحله اول در چارچوب تجزیه وتحلیل کیفی از نوع تحلیل تم به روش شش مرحله ای براون و کلارک (2006) انجام شد؛ ابزار گردآوری اطلاعات در مرحله اول مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مصاحبه شوندگان و ممیزان بیرونی تائید شد. جامعه پژوهش متخصصان حوزه تجارت و بازرگانی بودند که از این میان تا حد اشباع داده ها با 12 نفر مصاحبه انجام گرفت؛ نمونه گیری به روش هدفمند وابسته به معیار انجام شد. در مرحله دوم پژوهش به روش کمی از نوع پیمایشی، با تحلیل عاملی مرتبه دوم از طریق نرم افزار ایموس[1] انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن از طریق روایی صوری و محتوایی تائید شد. نتایج این پژوهش نشان داد 57 کد اولیه، در قالب 13 کد اصلی در 4 دسته عملکرد حاکمیتی، کنشگری مصرف کننده، نفوذ اطلاعاتی و رسانه ای، اقتضائات محیطی و اقلیمی قرار گرفتند. نتایج همچنین نشان داد مدل تحلیل عاملی مؤلفه های شناسایی شده دارای برازش مناسب است و وزن عاملی مؤلفه ها به ترتیب عملکرد حاکمیتی (0.94)، کنشگری مصرف کننده (0.87)، نفوذ اطلاعاتی و رسانه ای (0.85)، اقتضائات محیطی و اقلیمی (0.69) برآورد شد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت مؤلفه های حاکمیتی و دولتی نقش مهم تری در مدیریت سبک زندگی دارند.