ارزیابی تأثیرهای معماری بومی بر توسعه پایدار روستایی (نمونه مورد مطالعه: منطقه جنوب غرب استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستانشینی شیوه غالب زندگی در طول تاریخ و تا دو دهه پیش بوده است. معماری روستایی به شکل اصیل و بومیِ خود یکی از زمینه های پایداری نواحی روستایی است که متأسفانه در سال های اخیر دچار تحولات عظیمی شده است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر های معماری بومی بر توسعه پایدار روستایی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر پیمایش است. در این پژوهش اطلاعات لازم از دو روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه «مردم روستایی» و «کارشناسان» در زمینه مطالعه شده است. حجم نمونه اول بر اساس فرمول کوکران 354 نفر روستایی و نمونه دوم 30 کارشناس است. تعداد 9 روستا نیز به روش خوشه ای- فضایی انتخاب و پرسشنامه بر اساس نسبت خانوار به صورت تصادفی توزیع و تکمیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مهم ترین موانع تداوم معماری بومی بر اساس دیدگاه «روستاییان» و «متخصصان» به ترتیب با 60/25% و 34/33% فراوانی «میل و سوق پیدا کردن روستاییان به مدگرایی و شهرگرایی» و مهم ترین راهکار در تداوم معماری بومی نیز از نظر روستاییان «فرهنگ سازی و به کارگیری دانش بومی» با 5/16% فراوانی و بر اساس نظر کارشناسان «ایجاد امکانات مطلوب در روستاها» با 30 % فراوانی است. درباره تحولات معماری مسکن نیز بیشترین میانگین برای هر دو نمونه (با 6/3 و 63/3) مربوط به شاخص «تغییر معماری روستا به سمت شهری شدن» است. همچنین، نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که میانگین نمونه روستاییان و متخصصان در بُعد محیطی به ترتیب 72/3 و 98/3، در بُعد اقتصادی به ترتیب 50/3 و 63/ و در بُعد اجتماعی نیز به ترتیب 70/3 و 87/3 فراوانی است؛ بنابراین با توجه به بیشتر بودن حد میانگین 3 نتایج، می توان بیان کرد که معماری بومی از نظر هر دو گروه تأثیر زیادی بر توسعه پایدار روستایی دارد.