الگوی ساختاری ترومای دوران کودکی با رفتار خودجرحی غیرخودکشی نوجوانان با ویژگی های شخصیت مرزی بر اساس نقش میانجی گر تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۱۹۷۰-۱۹۴۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: عوامل مرتبط با خودجرحی غیرخودکشی نوجوانان به طور گسترده مورد تحقیق قرار گرفته است. با این حال، مکانیسم اساسی رابطه بین ترومای دوران کودکی و خودجرحی غیر خودکشی محدود است. هدف: این پژوهش با هدف روابط ساختاری الگوی ساختاری ترومای دوران کودکی با رفتار خودجرحی غیرخودکشی نوجوانان با ویژگی های شخصیت مرزی بر اساس نقش میانجی گر تحمل پریشانی انجام شد. روش:. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل دادند. در این مطالعه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 316 دانش آموز از بین 1325 دانش آموز با ویژگی های شخصیت مرزی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رفتار خودجرحی غیرخودکشی (کلونسکی و گلن، 2009)، ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003) و تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) گردآوری شد. داده ها با روش های آماری همبستگی پیرسون، مدل یابی ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که 10 درصد از تغییرات مربوط به تحمل پریشانی توسط ترومای دوران کودکی تببین می شود. همچنین 60 درصد از واریانس مربوط به خودجرحی غیرخودکشی گرا نوجوانان توسط ترومای دوران کودکی و تحمل پریشانی تببین می شود. نتیجه گیری: در همین حال، مداخله در ترومای دوران کودکی و افزایش مهارت های تحمل پریشانی ممکن است به طور مؤثری از بروز خودجرحی غیرخودکشی گرا در نوجوانان پیشگیری کند.