مطالعه میدانی اعتراضات کارگری در عسلویه از نیمه دوم دهه 1390 به این سو از منظر حکمرانی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، پرسش اصلی آن است که مهمترین دلایل اعتراضات کارگری در عسلویه و پیامدهای آن از نیمه دوم دهه 1390 به این سو چه بوده اند و مهمترین پیشنهادها برای نهادینه شدن مطالبه گری و جلوگیری از رادیکالیسم کارگری از منظر شاخص های مدل و نظریه حکمرانی خوب چیستند؟ یافته کلی این پژوهش میدانی با تکنیک مصاحبه ای از کارگران، فغالان کارگری و کارشناسان حاکی از جایگاه نخست مولفه های اقتصادی، جایگاه دوم مولفه های اجتماعی و فرهنگی و سپس جایگاه سوم مولفه های نهادی ( نظارتی، اعتمادی، تنظیمی و غیره) به عنوان محرک ها یا ریشه های اعتراضات کارگری در عسلویه بود. البته در نزد کارشناسان به دلیل دانش تخصصی و اهمیت عوامل نهادی اهمیت مولفه های نهادی در ریشه یابی اعتراض ها و پیامدها در مقایسه با کارگران بالا بود. برخی از مهمترین پیامدهای این اعتراضات کارگری برای کشور عبارت بودند از: افزایش آسیب پذیری امنیت داخلی، کاهش اعتماد و ضعف مقبولیت عملکردی نهادهای حکومتی و تشکل های صنفی کارگری و اثرات سرایتی اعتراضات کارگری به مناطق مشابه . در پایان هم برای جلوگیری از رادیکالیسم کارگری و نهادمندسازی مطالبات آنها پیشنهادات کاربردی از منظر نظریه حکمرانی خوب ارایه شد.