تحلیل جامعه شناختی مفهوم خود از دیدگاه حسین نصر در نسبت با جامعه شناسی کنش متقابل نمادین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان نظریه های کلان و خرد جامعه شناسی نوعی گسست معرفتی وجود دارد. برخی از این نظریه ها اصالت را به ساختارهای کلانی مانند جامعه و برخی آن را به افراد و مفاهیم خرد مانند رفتار و کنش مربوط می دانند. برای اتصال این دو سطح مفاهیمی مانند «خود» می توانند کارگشا باشند. خود از مفاهیم اصلی مکتب کنش متقابل گرایی نمادین به شمار می آید که در آرای اندیشمندان اجتماعی مسلمان مانند حسین نصر نیز مدنظر قرار گرفته است. در این پژوهش مقایسه این دو دسته از نظریه پردازان صورت گرفته و این مقوله بررسی شده است که آیا نصر با رویکردی متفاوت قادر به اتصال سطح خرد و کلان است. این پژوهش کیفی و از نوع اسنادی است و از منابع دسته اول و دسته دوم در آن استفاده شده است. با توجه به یافته های تحقیق، این دو دسته از نظریه پردازان تفاوت هستی شناسی و معرفت شناسی با یکدیگر دارند. کنش متقابل گرایان واقعیت را فراگردی اجتماعی می دانند که حاصل کنش متقابل افراد است، اما حسین نصر معتقد است واقعیت سلسله مراتبی عینی (وجود) دارد که از سطح مادی تا ذات حق (خداوند) گسترده است. همچنین سلسله مراتبی ذهنی (آگاهی) دارد که مراتب مختلفی از جمله درک طبیعی انسان از خود، جهان خارجی و درنهایت آگاهی به خود مطلق را شامل می شود. علاوه براین با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد نصر با رویکردی متفاوت به پیوند میان سطوح خرد و کلان پرداخته است.