پیش بینی میزان رغبت به ازدواج بر اساس کیفیت زندگی و عملکرد خانواده در دختران مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی میزان رغبت به ازدواج براساس کیفیت زندگی و عملکرد خانواده در دختران مجرد دانشگاه علم و هنر بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دختران مجرد دانشکده علوم انسانی دانشگاه علم و هنر یزد در سال 1401 ، که تعداد آنها 955 نفر بود. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شد و 280 نفر (با استفاده از فرمول کوکران) از دختران مجرد در پژوهش شرکت کردند. با توجه به اینکه پیش فرضی مبنی بر وجود سلسله مراتب یا ترتیبی از تاثیرات بین متغیر های مستقل وجود نداشت از روش تجریه تحلیل داده ها از طریق رگرسیون چند متغیری همزمان انجام شد. از پرسشنامه های عملکرد خانواده اپشتاین(1993)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1989) و رغبت به ازدواج پرساد(1389) جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. نرم افزار spss جهت تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان داد بین متغیرهای پیش بین(ابعاد عملکرد خانواده و ابعاد کیفیت زندگی) با رغبت به ازدواج رابطه مثبت و معنادار وجود دارد(01/0 P<). در متغیر عملکرد خانواده خرده مقیاس های ارتباط، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی و عملکرد کلی خانواده در سطح معنی داری 01/0 و خرده خرده مقیاس نقش ها در سطح 05/0 با رغبت به ازدواج همبستگی مثبت معنی دار داشتند. از میان خرده مقیاس های دیگر متغیر پیش بین پژوهش یعنی کیفیت زندگی دو خرده مقیاس کیفیت زندگی محیطی و کیفیت زندگی روانشناختی با رغبت به ازدواج در سطح معنی داری 01/0 P<همبستگی مثبت معنی دار داشتند. از آنجا که کیفیت زندگی و عملکرد خانواده با رغبت به ازدواج رابطه معنادار دارد، برنامه مداخلاتی بهبود عملکرد خانواده و کیفیت زندگی در دختران مجرد می تواند جهت ترغیب و ترویج ازدواج آنان به کار گرفته شود.