تحلیل زبان شناختی سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» اثر احسان عبدالقدوس بر اساس الگوی حل مسأله مایکل هوئی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
247 - 280
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی متن، شاخه ای نوپا در حوزه زبان شناسی است که در بررسی زبان از سطح جمله فراتر می رود و بر مطالعه متن به عنوان بزرگترین واحد زبانی تأکید می ورزد. از میان رویکردهای مختلف زبان شناسی متن، الگوی حل مسأله هوئی، یکی از پرکاربردترین رویکردها محسوب می شود. این الگو که از چهار عنصر موقعیت، مسأله، پاسخ و ارزیابی تشکیل شده است، به بررسی چگونگی تولید و درک متن می پردازد. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» اثر احسان عبدالقدوس را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. شیوه روایتی این رمان به گونه ای است که می توان آن را با رویکرد حل مسأله بررسی نمود. سازمان این متن روایی حول محور سه مسأله اصلی، یعنی سرخوردگی عبدالوهاب، انزوای روزالین و ازدواج نظیره می چرخد. این سه مسأله ارکان اصلی رمان هستند. در این متن، پاسخ های متعددی برای حل مسأله اول ارائه می شود که ناموفق بوده و ارزیابی از آنها منفی است. به همین دلیل، مسأله نخست با وجود ورود به چرخه مجدد، به صورت حل نشده باقی می ماند. مسائل دوم و سوم بدون طی کردن چرخه طولانی با ارزیابی مثبت پاسخ های ارائه شده با موفقیت به اتمام می رسند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» تا حد زیادی با چهار عنصر الگوی حل مسأله منطبق است و ساختار آن از این الگو تبعیت می کند.