بررسی رویکرد کلامی و عرفانی حقیقت معاد در اندیشه مولانا و غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معاد،ایمان به روز واپسین و حیات اخروی انسانها پس از مرگ و جزا و پاداش اعمال آنهاست و یکی از اصول جهان بینی الهی و مهم ترین اصل پس از توحید است که پیامبران الهی مردم را به آن دعوت کرده اند و تقریبا یک سوم آیات قرآن مربوط به آن است. معاد اولین بار در گستره ذهن بشری از منابع درون دینی نشأت گرفته است.در این پژوهش ضمن تأکید بر مسئله معاد ،به عنوان زمینه اصلی بحث با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، به جنبه های کلامی و عرفانی آن در مثنوی مولانا و آثار غزالی پرداخته شده سپس دیدگاه و رویکرد کلامی،عرفانی حقیقت معاد و تعابیر مختلف و مرتبط با آن که عمده ترین آنها معاد روحانی و جسمانی، مرگ، رجوع و...است مورد بررسی قرار گرفته.نتیجه حاصل آنکه از دیدگاه غزالی با وجود گواه شرع بر معاد جسمانی عقل از اثبات و درک آن ناتوان است و صرفاً امکان آن را تصدیق می کند.در مثنوی آنچه مربوط به معاد است–روحانی و جسمانی- غالبا با طرز تلقى صوفیانه و با تفسیر عرفانى همراه است.در اندیشه غزالی و مولانا غایت و حکمت همه علوم وصول انسان به سعادت اخروی از طریق معرفت الهی است؛این دو عارف متأثر از تمایلات عارفانه خود، تنها نگاه عرفانی را کاشف معانی حقیقی کلام وحیانی و معاد می دانند.