تحلیل روانکاوانه شخصیت «مخمل» در داستان کوتاه «انتری که لوطیش مرده بود» نوشته صادق چوبک با تکیه بر نظریه روان کاوی اجتماعی کارن هورنای
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
16 - 24
حوزه های تخصصی:
شخصیت در اجتماع و تعامل با دیگران شکل می گیرد. افراد دارای تناقض های پیچیده در رفتار، گفتار و اندیشه هستند. آن ها در پس کنش های متقابل بینافردی در جامعه، صاحب سرشتی متمایز و منحصربه فرد می شوند. خوانش روانکاوانه یکی از رویکردهای نقد ادبی است که در تفسیر عناصر داستانی، تحلیل امر ناخودآگاه شخصیت و ریشه یابی علل و انگیزه های رفتاری تأثیر بسزایی دارد. کارن هورنای از جمله نظریه پردازان روانکاوی محسوب می شود که با نگرشی متفاوت از آرای فروید به ارتباط میان فرهنگ و محیط با شکل گیری شاکله فرد اشاره نموده و شخصیت را در سه تیپ «مهرطلب»، «برتری طلب» و «عزلت طلب» تقسیم بندی کرده است. صادق چوبک از پیشگامان داستان نویسی مدرن در ایران است. در برخی از آثار وی اختلالات روانی در بطن شخصیت هایی روان رنجور دیده می شود. در پژوهش پیش رو خصوصیات رفتاری، اخلاقی و روانی شخصیت «مخمل» در داستان کوتاه «انتری که لوطیش مرده بود» نوشته صادق چوبک جهت تحلیل انتخاب شده است. مطالعه بینارشته ای حاضر قصد دارد با استناد به نظریات کارن هورنای، بر پایه روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای به همراه فیش برداری از متن داستان کوتاه منتخب به سراغ واکاوی اختلالات روانی و فردی نهفته در شخصیت «مخمل» برود. در این پژوهش پس از تعریف مفاهیمی نظیر نقد روانکاوانه، شخصیت روان رنجور، رویکرد روا ن کاوی اجتماعی و تیپ شخصیتی مهرطلب، خلاصه ای از داستان ارائه و خصوصیات روانی شخصیت مدنظر تحلیل شده است. طبق نتیجه تحقیق، شخصیت روان رنجور «مخمل» مطابق با تقسیم بندی کارن هورنای زیرمجموعه تیپ مهرطلب قرار می گیرد. انتر شخصیتی وابسته، سلطه پذیر و فرودست دارد. در سراسر داستان از ترس، شک، نفرت و کمبود اعتمادبه نفس رنج می کشد و دچار اختلال اضطراب جدایی است. می توان رابطه «مخمل» و «لوطی جهان» را به مثابه رابطه پدر مستبد و فرزند بازشناخت و به جامعه تعمیم داد.