رابطه علّی افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با میانجی گری زنجیری خستگی مزمن و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به سرطان رحم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
512 - 533
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علّی افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با میانجی گری زنجیری خستگی مزمن و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به سرطان رحم بود. روش پژوهش: در این مطالعه توصیفی همبستگی، جامعه آماری را کلیه زنان مبتلا به سرطان رحم شهر مشهد در سال 1400 تشکیل دادند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 261 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت وبر (1992)، افسردگی بک (1996)، خستگی مزمن چالدر و همکاران (1993) و تبعیت از درمان سیدفاطمی، رفیعی، حاجی زاده و مدانلو (۱۳۹۷) بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل تحلیل مسیر با کمک نرم افزار SPSS-27 و AMOS-25 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد رابطه بین افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت؛ بین افسردگی با خستگی مزمن؛ بین خستگی مزمن با تبعیت از درمان؛ بین تبعیت از درمان با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت رابطه معنادار وجود داشت (p<0.01)؛ همچنین، مسیر غیرمستقیم افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با نقش میانجی گری زنجیری خستگی مزمن و تبعیت از درمان معنادار شدند (p<0.01). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان مبتلا به سرطان رحم محسوب می شود.