تحلیل سلسله مراتب شهری و متعادل سازی توزیع فضایی جمعیت کانونهای شهری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
سلسله مراتب شهری از نظر کمی بهترین شکل سازماندهی فضاست. زیرا باعث توزیع فعالیت ها و خدمات در سطح جامعه، طبقه بندی متعادل، عملکردها و پیدایش روش های مختلف زندگی در محیط های گوناگون جغرافیایی می شود. نظام توزیع جمعیت در استان گیلان متعادل نیست و شکل اسکان و استقرار جمعیت و شهرها تصویر مناسبی را بدست نمی دهد. هدف پژوهش حاضر تحلیل نظام سلسله مراتب شهرهای استان گیلان به منظور متعادل سازی توزیع فضایی می باشد. روش تحقیق به کار رفته توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای بوده است. با مطالعه سلسله مراتب شهری استان گیلان ط ی سال های 1355 تا 1395 مشخص گردید که شهر رشت به عنوان مرکز استان گیلان و کلان شهر ناحیه ای با داشتن 41/42 درصد از جمعیت شهری استان در سال 1395 در قالب نخست شهر نقش غالب خود را نشان داده و در حال حاضر همه شاخص های: جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... به سود این شهر و به زیان کانون های زیستی کوچک آن است. ضمن این که تمرکز جمعیت در آن مشکلات فراوان اجتماعی و فرهنگی از قبیل: مشکل مسکن، گرانی زمین، اجاره خانه، ازدحام ترافیک، نارسایی در خدمات و بالاخره طیف گسترده ای از آلودگی های زیست محیطی را به دنبال داشته است. این شهر به لحاظ داشتن زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مناسب، مهاجرین مختلف را از مناطق پیرامونی خود جذب کرده و سلسله مراتب شهری استان را از قانون مرتبه- اندازه دور کرده است؛ به نحوی که در سال 1355 جمعیت اولین شهر (رشت) 41/3 برابر دومین شهر (انزلی) بوده است. در سال 1395 جمعیت شهر رشت 73/5 برابر جمعیت شهر دوم (انزلی) است. با مشخص شدن تغییرات جمعیت و رتبه شهرهای استان در سال های گذشته و اثرات آن بر نظام نامتعادل توسعه مراکز شهری، تمرکزگرایی و تسلط تک شهری در نظام شهری استان لازم است تا تدابیری به منظور ساماندهی فضایی مراکز شهری و توزیع متعادل جغرافیایی جمعیت متناسب با امکانات و محدودیت ها و مزیت های نسبی هر منطقه و با توجه به سیاست های آمایش سرزمین و اصلاح توسعه فضایی کانون های شهری آن صورت گیرد. تمرکزگرایی از شهر و منطقه رشت و توجه به شهرهای کوچک و متوسط استان از مهمترین رهیافت های این پژوهش است.