پیوند توأمان هنر موسیقی و شعر در آفرینش
حوزه های تخصصی:
هارمونی و جان انگاری جهان هستی نوعی اندیشه را به عارفان القاء نموده است که هستی با حرکات موزون خود تولید اصوات می نمایند و هر ذره ای، نغمه ای می نوازد و به دنبال آن رقص موزون آفرینش اتفاق می افتد. عارفان با فرورفتن در باطن اشیاء و نگرش عمیق و ذوق باطنی در پدیده های جهان به پیوند توأمان شعر و موسیقی دست یافتند و زیباانگاری این دو هنر را شهود نمودند و هر لحظه نظم موسیقیایی و رقص کیهانی را تجربه کردند و بی جان دانستن جهان را امری خطا تلقی نمودند. آیا موسیقی و شعر ابزاری برای لذایذ نفسانی بوده اند و یا تعالی معنوی؟ از نظر عارفان، درک حقیقت نظم کیهانی و موسیقی خلقت با فرورفتن در اعماق درون اتفاق خواهد افتاد. به همین جهت هنر به عنوان ابزاری که در باطن عارفان شکل گرفت، برای کشف و شهود حقایق بکار گرفته شد.