عباس راهدان

عباس راهدان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

بررسی تأثیر کیفیت محیط آموزشی بر رفتارها و احساسات کودکان با تأکید بر مهدکودک ها

کلید واژه ها: محیط آموزشی کودکان کیفیت رشد توسعه فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۱
تاثیر محیط بر رشد کودکان ؛ محیطی که کودک در حال رشد و پرورش در آن است نقش مهمی بر سلامت جسمانی، روانی و شکوفایی خلاقیت کودک ایفا می کند.مهدکودک به عنوان یکی از مهم ترین بخش های زندگی هر کودک شناخته می شود و لازم است از محیط مطلوب برخوردار باشد تا به کودک علاوه بر فضای رشد، احساس امنیت و آرامش بدهد. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی کیفیت کالبدی فضاهای آموزشی با تأکید بر مهدکودک ها انجام شده و اولویت ها و ترجیحات کودکان در این زمینه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به شکل توصیفی-پیمایشی است و جامعه آماری آن شامل 119 نفر از کودکان 3 تا 6 ساله (دختران و پسران) در گرگان می باشد. از فرمول کوکران برای برآورد تعداد نمونه استفاده شده و داده ها با استفاده از SPSS برای تجزیه و تحلیل نهایی آماده سازی شده اند. نتایج حاصل از آزمون یومن ویتنی نشان می دهد که تنها در میزان رتبه بندی عناصر طبیعی، گروه سنی 3-4 سال با گروه سنی 5-6 سال تفاوت معناداری دارند و گروه سنی 5-6 سال میانگین بالاتری نسبت به گروه سنی 3-4 سال دارند. همچنین، کودکان در سطوح مختلف در غنای فعالیت در محیط های داخلی و خارجی تفاوت معناداری نشان می دهند. با توجه به نتایج به دست آمده، اهمیت ایجاد و ارتقاء فضاهای آموزشی، به ویژه در محیط مهدکودک، برای پیشرفت و توسعه سالم کودکان و تأثیرگذاری بر آینده ی آنها به وضوح مشخص می شود.
۲.

واکاوی تغییرات دما، پوشش گیاهی،تبخیر و تعرق و خشکسالی مبتنی بر مدلسازی تصاویر ماهواره ای لندست 5 و 8 و شاخص های هواشناسی

کلید واژه ها: اقلیم NDVI سنجش از دور GIS شهرستان مراوه تپه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۶
با توجه به اهمیت تبخیر- تعرق در چرخه هیدرولوژی و کاربردهای متنوع آن در علوم مختلف، محاسبه مقدار آن بویژه، تبخیر- تعرق واقعی از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به اینکه فراوانی پوشش گیاهی یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر دمای سطح زمین است بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی خودهمبستگی فضایی دمای سطح زمین و تبخیر- تعرق در ارتباط با پوشش گیاهی در شهرستان مراوه تپه می باشد. با استفاده از پردازش داده ها در محیط Google Earth Engine در قسمت اول ، یک مجموعه داده مودیس با وضوح بالا و به صورت فصلی برای هر سال طی یک دوره زمانی بین سال های ، 2000، 2015،2010 و 2020 را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. سپس تبخیروتعرق به کمک دیتاهای مودیس و روش-تورنت وایت با درنظرگرفتن ضریب رشد گیاهی محاسبه شده و با تبخیروتعرقی که از الگوریتم سبال بدست آمده، مورد مقایسه و بررسی قرار گرفتند.در همین راستا پیشبینی خشکسالی با استفاده از شاخص SPI (یک ماهه،سه ماهه،شش ماهه و دوازده ماهه) برای بازه زمانی 2015 تا 2044 نیز انجام گردید. پس از محاسبه تغییرات جهت شناسایی و کشف الگوها و روندهای موجود در داده های فضایی از نرم افزار ArcGis بهره گرفته شد. به جهت بهترین نتیجه و کمترین میزان خطا از روش میانیابی مجذور فاصله با پراکنش(Expotntial) و جهت انتخاب بهترین روش درونیابی از شاخص های آماری ریشه میانگین مربعات خطا RMS قدر مطلق خطا MAE استفاده گردید. نتایج نشان داد روش عکس فاصله به عنوان بهترین روش در میان روش های مورداستفاده برای برآورد تغییرات می باشد. نتایج این تحقیق مشخص کرد که در فصل بهار بالاترین درصد NDVI با پایین ترین میزان دما انطباق مکانی ندارد، به عبارت دیگر درصد شاخص پوشش گیاهی با درجه حرارت سطح زمین رابطه معکوس ندارد. در فصل تابستان بالاترین میزان درصد شاخص پوشش گیاهی از نظر مکانی با کم ترین میزان دمای سطح زمین انطباق مکانی کامل دارد. در فصل زمستان نحوه پراکنش الگوهای دمایی به دلیل نقش تعدیل کننده دمایی پوشش گیاهی با استفاده از ساز و کار تبخیر و تعرق در مقایسه با سایر فصول کاملا متفاوت است.
۳.

بررسی تغییرات مکانی- زمانی متغیر های اقلیمی مرتبط با پوشش گیاهی در مناطق شهری (مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات مکانی - زمانی اقلیم NDVI سنجش از دور GIS شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۹۹
با توجه به اهمیت تبخیر- تعرق در چرخه هیدرولوژی و کاربردهای متنوع آن در علوم مختلف، محاسبه مقدار آن بویژه، تبخیر- تعرق واقعی از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به اینکه فراوانی پوشش گیاهی یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر دمای سطح زمین است، بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی خودهمبستگی فضایی دمای سطح زمین و تبخیر- تعرق، شاخص بارش استاندارد شده و میزان آلبدو در ارتباط با پوشش گیاهی در شهر اصفهان می باشد. با استفاده از پردازش داده ها در محیط Google Earth Engine در قسمت اول، یک مجموعه داده مودیس با وضوح بالا و به صورت فصلی برای هر سال طی یک دوره زمانی بین سال های ، 2000 تا 2020  را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. سپس تبخیروتعرق به کمک دیتاهای مودیس و روش تورنت وایت با درنظرگرفتن ضریب رشد گیاهی محاسبه شده مورد مقایسه و بررسی قرار گرفتند. در همین راستا پیشبینی خشکسالی با استفاده از شاخص SPI  (یک ماهه،سه ماهه،شش ماهه و دوازده ماهه) برای بازه زمانی 2015 تا 2044  نیز انجام گردید. پس از محاسبه تغییرات جهت شناسایی و کشف الگوها و روندهای موجود در داده های فضایی از یک روش تحلیل فضایی ( لکه های داغ ) در محیط نرم افزار ArcGis بهره گرفته شد. نتایج این تحقیق مشخص کرد که در فصل بهار بالاترین درصد NDVI با پایین ترین میزان دما  انطباق مکانی ندارد، به عبارت دیگر درصد شاخص پوشش گیاهی با درجه حرارت سطح زمین رابطه معکوس ندارد. در فصل تابستان بالاترین میزان درصد شاخص پوشش گیاهی از نظر مکانی با کم ترین میزان دمای سطح زمین انطباق مکانی کامل دارد. در فصل زمستان نحوه پراکنش الگوهای دمایی به دلیل نقش تعدیل کننده دمایی پوشش گیاهی با استفاده از ساز و کار تبخیر و تعرق در مقایسه با سایر فصول کاملا متفاوت است.
۴.

آثار تغییرات آب و هوا بر رفتار انسانی و فشار عصبی

کلید واژه ها: تغییرات آب و هوا فشار عصبی آسایش انسان گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۰
تغییرات آب و هوایی به عنوان یک چالش چندافرهنگی به سطح جهانی تبدیل شده و بر اثر آن، زندگی انسان ها تحت تأثیر قرار گرفته است. این پدیده باعث افزایش دمای سطح زمین، حوادث جوی ناگهانی، و تغییرات در الگوهای بارش شده است. این تحولات، از طریق تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت انسان ها، به چالش های جدید در زمینه های بهداشت عمومی، ایمنی غذایی، و استقرار اقتصادی مناطق مختلف منجر شده است. تحقیق حاضر، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی، از نوع توصیفی - تحلیلی است و از نوع مطالعات کاربردی با تاکید بر روش های کمی است هدف پژوهش ارزیابی فشار فیزیولوژیکی به منظور برقراری آسایش بین جذب و دفع گرما (مورد مطالعه:استان گیلان) است جهت شناسایی فشار عصبی بالای20درجه و پایین20 درجه سانتی گراد و تعیین درجه آسایش معیارهایی از قبیل: (دمای هوا برحسب درجه فارنهایت، میانگین رطوبت نسبی بر حسب درصد، میانگین حداقل دمای هوا برحسب درجه سانتی گراد،سرعت باد بر حسب متر بر ثانیه مورد ملاحظه قرار گرفته اند به منظور پهنه بندی شاخص فشار عصبی از داده های ایستگاه های هواشناسی استان گیلان استفاده گردید و خروجی نهایی با ضریب آسایش حرارتی در محیط GISمحاسبه شد تمامی فرایندها و تجزیه تحلیل داده ها در محیط GIS با مدل IDWزمین آماری که این تکنیک نقاط مجهول را بر اساس خود همبستگی بین نقاط اندازه گیری شده و ساختار فضایی آنها پیش بینی می کند ارزیابی گردید درپایان جهت نشان دادن نقشه نهایی خروجی نهایی در 7 طبقه جداگانه برای هر دو عرصه دما قرار داده شد نتایج حاصل از ارزیابی فشارعصبی نشان داد که بیشتر ایام سال بخش های مرکزی استان گیلان در شرایط همراه با آسایش جذب و دفع گرما برای سلامت انسان قراردارد.
۵.

اثرات تغییرات اقلیمی بر الگوی کشت در استان گلستان: تحلیل آماری از داده های اقلیمی و الگوهای کشت طی 25 سال گذشته

کلید واژه ها: اقلیم کشت محصول کشاورزی رویکرد آماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۳
آشکارسازی از نظر آماری، فرآیندی است برای نمایان ساختن تغییرات معنی داری که نتوان آن ها را به تغییرات طبیعی مربوط دانست. بخش کشاورزی وابستگی شدیدی به پارامترهای اقلیمی دما و بارش دارد بنابراین با شدت و سرعت بیشتری نسبت به تغییرپذیری های اقلیمی واکنش نشان می دهد. تغییرات اقلیمی می تواند در مدت زمان طولانی بر نوع کشت و کشاورزی یک منطقه نیز تأثیر بگذارد. برای اینکه بتوان کمیت و کیفیت تولیدات کشاورزی را در استان گلستان افزایش داد، نیازمند مطالعه پیشینه اقلیمی در استان گلستان و رژیم های بارش و دمای آن طی دوره زمانی طولانی (حداقل 25 سال) هستیم تا بتوانیم روند تغییرات را بررسی کنیم. بنابراین برای بدست آوردن تیپ های کشت زمستانه و تابستانه مناسب برای استان گلستان از روش منکندال و پاپاداکیست بر روی داده های اماری ایستگاه های هواشناسی استان استفاده گردید.برای این منظور داده های اقلیمی مورد استفاده در این پژوهش شامل داده های میانگین حداقل، حداکثر و متوسط دمای ماهانه، میانگین حداقل و حداکثر مطلق دمای ماهانه، متوسط سالانه دما و بارش 9 ایستگاه استان گلستان در بازه زمانی (2018-1990) است که از سازمان هواشناسی کشور تهیه گردید. نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان داد که تغییرات بارزی در نوع الگوی کشت منطقه طی دوره زمانی مورد مطالعه (2017-1990) صورت نگرفته که دلیل این رویداد با توجه به آستانه های دمایی تعریف شده مدل پاپاداکیس قابل توجیه است. به عنوان مثال الگوی غالب زمستانه جو دو سر بود که لازمه کشت محصول این است که میانگین حداکثر دمای سردترین ماه سال بیش از ۱۰ درجه سلسیوس باشد از آنجایی که آستانه ی دمایی مذکور در طول دوره آماری در منطقه مشاهده گردید، بنابراین نوع کشت در این مدت ثابت بوده که با توجه به شرایط روند افزایشی دما، در آینده نیز کشت این محصول وجود خواهد داشت. همچنین حاکمیت دماهای حداکثر بالای ۲۰ و ۲۵ درجه سلسیوس در منطقه و طولانی بودن فصل عاری از یخبندان، دلیلی برای ثابت بودن تیپ های غالب تابستانه در این استان می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان