تحلیل شخصیّت نجم الدّین رازی در مرصادالعباد با تکیه بر کهن الگوی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
165 - 186
حوزه های تخصصی:
کهن الگو، یکی از اصطلاحات بنیادی روان شناسی یونگ است که شامل تصاویر کهن و افکار غریزی موجود در ناخودآگاه جمعی مشترک انسان ها است و به عنوان میراث مشترک بشری در ناخودآگاه فردی و گروهی تمامی انسان ها جای دارد. یکی از نمودگاه های اصلی ناخودآگاه بشری و به تبع آن، کهن الگوها، هنر و ادبیّات است؛ از این رو، امروزه نظریه کهن الگو در نقد روان شناسانه متون ادبی و صاحبان اثر، کاربرد فراوانی دارد. عارفان، به دلیل گام برداشتن در راه سیر و سلوک و طی کردن مراحل عرفانی و رسیدن به کمال، مستعد ارتباط با ناخودآگاه خویش هستند؛ از این رو، می توان با خوانشی متفاوت از خوانش های معمول در متون عرفانی، از نقد کهن الگویی، در بررسی و تحلیل شخصیّت آفرینندگان ادبی بهره برد. در مقاله حاضر، کهن الگوهای سایه، نقاب، آنیما و خود و همچنین چگونگی تبلور هر یک از آن ها در شخصیّت نجم الدّین رازی، با توجّه به اثر عرفانی مرصادالعباد، به روش تحلیلی_ توصیفی و به شیوه کتابخانه ای مورد نقد و بررسی قرارگرفته است. یافته ها، بیانگر این مطلب است که رازی با گذر از خودآگاهی به سوی ناخودآگاهی، با جنبه های منفی و مثبت روان خویش روبه رو می شود و با پشت سر گذاشتن ابعاد منفی روان، سایه های درون، برافکندن نقاب و دشواری های فراوانی که در مسیر خودشناسی و خودسازی داشته، سرانجام به تعادل و تکامل روانی و وحدت همه ابعاد وجود و فردانیّت دست می یابد.