بازکاوی استعاره های مفهومی «لباس» در قرآن و نهج البلاغه بر مبنای مدل لیکاف و جانسون(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۳
197 - 241
پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه نظریه شناختی استعاره که توسط جورج لیکاف و مارک جانسون(1980)، مطرح گردید؛ در نظر دارد، مفاهیم استعاری را که در قرآن کریم و نهج البلاغه به وسیله حوزه ملموسِ لباس و پوشش برای مخاطبین عینی سازی و فهم آنها تسهیل شده، استخراج و روابط موجود میان دو حوزه را تحلیل نماید. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که به ترتیب در قرآن کریم مفاهیمِ: تقوا، گرسنگی و ترس، شب و ارتباط زناشویی و در نهج البلاغه مفاهیمِ: میانه روی، عزت، جهاد، کرامت، عافیت، تغییر احکام صحیح اسلامی و تواضع به عنوان حوزه های مقصدِ انتزاعی، توسط مفهومِ ملموسِ لباس و پوشش به عنوان حوزه مبدأِ محسوس که بشر تمام زوایا و ساختار آنها را می شناسد؛ برای مخاطبان عینی سازی و درک آنها تسهیل شده است . از آنجایی که متون دینی مفاهیم انتزاعی دارای بیشترین فراوانی است فلذا کاربردِ عملی پژوهش مذکور این است که امکان هنر دینی را اثبات می کند به گونه ای که با طرح واره های تصویری گوناگون می توان مفاهیم معنوی و انتزاعی عمیق را متناسب با ظرفیت مخاطبان ارائه داد.