نقش میانجی خودمهارگری در رابطه بین خداآگاهی و خردمندی(مقاله ترویجی حوزه)
خردمندی از مفاهیم و متغیرهای موردتوجه پژوهش های اسلام و روان شناسی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودمهارگری در رابطه بین خداآگاهی و خردمندی انجام شد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری این پژوهش را زنان و مردان بالای 18 سال شهر تهران در سال 1399 تشکیل می دادند. از میان جامعه آماری تعداد 197 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه سه بعدی خرد آردلت (2003)، پرسشنامه خداآگاهی نورعلیزاده (1390) و مقیاس خودمهارگری رفیعی هنر (1390) استفاده شد. رابطه بین متغیرها با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون خطی بررسی شد. برای بررسی نقش میانجی خودمهارگری از روش بارون و کنی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد: الف) بین خردمندی و خداآگاهی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ ب) بین خردمندی و خودمهارگری رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ ج) بین خداآگاهی و خودمهارگری رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ د) 85 درصد ارتباط بین خداآگاهی و خردمندی از طریق خودمهارگری قابل پیش بینی است؛ بنابراین خودمهارگری نقش میانجی کامل در رابطه بین خداآگاهی و خردمندی را دارد. نتایج این پژوهش نشان داد تقویت خداآگاهی، از طریق ارتقاء خودمهارگری قادر است خردمندی افراد را افزایش دهد.