هنر و زیبایی در اندیشه عرفانی مولانا در تطبیق با دیدگاه رودلف و مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
282 - 302
نگرش عرفانی به دین از مباحث مورد توجّه عارفان و ادیبان و از دغدغه های جوامع بشری بوده است. به همین سبب دیدگاه ها و نظریّه های مختلفی در باب آن ارائه شده است. برای مثال، عارفان و صوفیان اسلامی همواره کشف و شهود را مبنعی بالاتر از عقل دانسته اند و پیرامون دین، عقل، عرفان و رابطه آن ها سخن گفته اند و در مقابل آن ها در غرب و عالم مسیحیت از قرن هیجدهم اندیشه ای با نام تجارب عرفانی در مقابل عقل گرایی افراطی آغاز شده و محور اندیشه آنان رابطه دین، عقل و باطن با یکدیگر است. بنابراین آن چه ما با آن روبه رو هستیم دو گرایش ظاهراً مشابه در دو سنت فرهنگی، فکری، دینی مختلف است که به دین و عرفان و خصوصاً کاربرد عقل در دین، می پردازد. هر دو در یک دسته بندی کلی و با تفاوت هایی، جزو موافقین دین، عرفان و گرایشات باطنی؛ و مخالفین عقل گرایی افراطی و به کاربردن بی حدوحصر عقل و استدلال در دین هستند و سعی می کنند معرفت حقیقی را در عرفان و از روشی باطنی نه در کلام و فلسفه، بلکه از روشی استدلالی بیابند. به همین سبب هدف این پژوهش، یافتن تفاوت ها و شباهت های اندیشه مولانا و رودلف اتو و مزلو درباره «تجربه عرفانی» درمقایسه با همدیگر است. هنر و زیبایی شناسی نیز در اندیشه مولانا دارای جایگاه برجسته ای است. باتوجه به مطالعات، این پژوهش در این مجال کوتاه با روش توصیفی – تحلیلی به این نتایج دست یافته است که بین اندیشه مولانا با مزلو و اتو اشتراکات کاملی وجود دارد. مشخصه های اصلی تجربه های عرفانی وح دت بخ ش ی، معرفت بخشی، بیان ناپذیری، سرّ بودن، بی مکانی و بی زمانی، مجذوب کننده بودن، هیبت ناکی و انفعالی بودن است که در شعر مولانا و فلسفه مزلو و اتو مشترک می باشد. اهداف پژوهش: بررسی هنر و زیبایی در اندیشه عرفانی مولانا. بررسی تفاوت ها و شباهت های اندیشه مولانا و رودلف اتو و مزلو درباره «تجربه عرفانی». سؤالات پژوهش: هنر و زیبایی چه جایگاهی در اندیشه مولانا دارد؟ آیا در اندیشه مولانا با مزلو و رودلف اتو اشتراکاتی وجود دارد؟