امریکا و چالش افغانستان؛ از «نبرد حداقلی» به سوی «واقعگرائی اصولی» (2019-2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
121 - 150
واقعه ی یازدهم سپتامبر، در کنار تمامی آثار و پی آمدهایی که برای استراتژی امنیتی امریکا به همراه داشت، دامنه ی تعهدات این دولت نسبت به جنوب آسیا و به ویژه افغانستان را به آزمون کشید. تهاجم نظامی به این سرزمین در اولین هفته های پس از واقعه ی یاد شده ، به تدریج دستور کار گسترده ای را بر محور بسیج منابع سخت و نرم ، در برابر رهبر ان این دولت ترسیم کرد ؛ و هر یک از این رهبران نیز به فراخور برداشت از شرایط پیرامونی و درونی افغانستان ، چگونگی تأثیر پذیری از شرایط داخلی امریکا و باور های فردی ، الگوی رفتاری مشخصی را در پیش گرفت. پرسش اصلی این نوشتار عبارتست از اینکه : وجوه تشابه و تفاوت سیاست خارجی امریکا در مورد افغانستان در دوره های رهبری بوش ، اوباما و ترامپ کدامند؟ در پاسخ به سؤال یاد شده ، فرضیه ی مورد نظر چنین است : سیاست خارجی ایالات متحده در مورد افغانستان در حدفاصل سال های 2001 تا 2019 بر محور مقابله با تروریسم و حفظ و تقویت نسبی دولت مرکزی ساماندهی شده بود، اما در دوره ی بوش رویکرد برون منطقه ای (بر محور عراق – افغانستان)، در سال های رهبری اوباما نگرش درون منطقه ای ( بر محور آف – پاک) و در دوره ی ترامپ نوعی واقعگرائی اصولی در دستورکار قرار داشت. روش پژوهش " مقایسه ای " می باشد.