رابطه دین و سیاست در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
757 - 784
حوزه های تخصصی:
بی شک یکی از مسائل مهم در حوزه اندیشه های اجتماعی و سیاسی، مسئله رابطه "دین" و "سیاست" است، در جهان اسلام و گرایش های مطرح در بین اندیشمندان مسلمان درباره نوع و چگونگی این رابطه، مناقشه و نزاع جدی وجود دارد. برخی با انکار هرگونه پیوندی میان دین و سیاست، تداخل یکی از آن دو را در امور دیگری موجب ناکارایی طرف مقابل دانسته اند و لذا به جدایی کامل آن دو توصیه می کنند. برخی دیگر نیز با بیان استدلال های گوناگون و مستند معتقد به وجود رابطه ای عمیق بین دین و سیاست می باشند. هر چند این گروه در کیفیت و نوع رابطه دین و سیاست با هم اختلاف نظر دارند ولی در این اصل یعنی وجود رابطه، کنش و واکنش متقابل میان دین و سیاست، متفق القول هستند. پرسش اصلی این پژوهش این است که این دو گروه چگونه و با چه دلایلی به تبیین نظر خود در مورد رابطه میان دین و سیاست و تعامل یا عدم تعامل آن دو می پردازند؟ بر این اساس فرضیه به این صورت مطرح می شود که علی رغم وجود استدلال های طرح شده از سوی هر یک از دو گروه، در مکتب اسلام میان دین و سیاست، هم رابطه مفهومی و نظری و هم رابطه ای نهادی و ساختاری وجود دارد و این دو نوع رابطه نیز با هم هماهنگ و مرتبط هستند.
هدف این نوشتار این است که رابطه دین و سیاست را به صورت محتوایی و از طریق بررسی دیدگاه ها و نظرات چند تن از نظریه پردازان هر دو گروه مورد بررسی قرار دهد.