ناطق و صامت بودن قرآن از منظر امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
59 - 88
سیمای قرآن در آیینه تمام نمای گفتار امیرمؤمنان (ع) با توصیفات اعجاب آوری ترسیم شده است. ازجمله درباره یکی از ویژگی های آن کتاب فرموده است: «ف القرآنُ آم رٌ زاجرٌ و صامت ناطقٌ» مخاطب در وهله نخست، با یک ناسازگاری روبه روست و ش اید برای او این پرسش مطرح شود: چگونه می توان معادله «ساکتِ گویا» را حل نمود؟ اگر قرآن گویاست، چرا صامت و خاموش است؟ از یک سو، امام علی (ع) با عبارت؛ «ینْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْض» و امر به استنطاق از قرآن همگان را به فهم قرآن فراخوانده و از سوی دیگر، به صراحت از صامت بودن قرآن و وجوه پذیری قرآن سخن گفته اند. پژوهش حاضر، می کوشد با روش توصیفی و تحلیل محتوا، نشان دهد کلام موردنظر، از موارد متناقض نمای خیالی به حساب می آید که با توجه به شواهد مختلف می توان به مراد حقیقی امام پی برد. قرآن باوجود ساکت ب ودن، ح اوی اندرزهایی است ک ه گویا به آن صفت ناطق بودن می بخشد. یافته پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه امام علی (ع) کلام الهی به گونه ای تنزّل پیداکرده که قابل فهم برای همگان است درعین حال، برای فهم کامل از آن کتاب مقدس و پی بردن به همه مراتب، مراجعه به مخبر صادق و امام معصوم، ضروری است. امام (ع) ضمن این که نطق جوارحی و ظاهری را از قرآن نفی کرده، بر نیاز قرآن به مستنطق و مفسِّر تأکید نموده است.