بررسی تأثیر تفکر استراتژیک بر اثربخشی تصمیم گیری در سازمان های دولتی با نقش تعدیلگر سیستم های عملکرد بالا (مورد مطالعه: سازمان اداری و استخدامی کشور)
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر تفکر استراتژیک بر اثربخشی تصمیم گیری در سازمان های دولتی با درنظرگرفتن نقش تعدیلگر سیستم های عملکرد بالا صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 200 نفر از کارشناسان و مدیران سازمان اداری و استخدامی کشور بود، که به روش طبقه ای تصادفی نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، سه پرسشنامه استاندارد لیدکا (1998) برای متغیر تفکر استراتژیک، سان و همکاران (2007) برای متغیر سیستم های عملکرد بالا، و اثربخشی تصمیم گیری دین و شارفمن (1996) بود، که پایایی این پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 845 / 0، 882 / 0 و 891 / 0 تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها روش مدلسازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد تفکر استراتژیک بر اثربخشی تصمیم گیری تأثیر معنا داری دارد (54 / 0=β). همچنین، در ادامه نقش تعدیلگر سیستم های عملکرد بالا در این رابطه تأیید شد. براساس یافته های این تحقیق، وقتی که مهارت تفکر استراتژیک در سازمان جریان داشته باشد، اثربخشی تصمیم های اتخاذشده ارتقا می یابد، همچنین، با وجود سیستم های کاری با عملکرد بالا، این تأثیر تقویت خواهد شد. بنابراین، سازمان های دولتی به منظور افزایش اثربخشی تصمیم ها باید در کنار تقویت مهارت های تفکر استراتژیک، به استقرار سیستم های کاری با عملکرد بالا در سازمان توجه بیشتری داشته باشند.