نقش واسطه ای حساسیت به طرد و عزت نفس در رابطه ذهن آگاهی و بهزیستی روانی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای حساسیت به طرد و عزت نفس در رابطه ذهن آگاهی با بهزیستی روانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی نوجوانان دختر و پسر 15 تا 19 ساله شهر تهران در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 214 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس ذهن آگاهی نوجوان و بزرگسال (دراتمن و همکاران، 2018)، پرسشنامه حساسیت به طرد (داونی و فلدمن، 1996)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (روزنبرگ، 1965) و مقیاس بهزیستی ذهنی وارویک-ادینبورگ (تنانت و همکاران، 2007) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نصب برنامه الحاقی پردازشگر هایس در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که بین ذهن آگاهی با حساسیت به طرد رابطه منفی و معنی دار و با عزت نفس و بهزیستی روانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و رابطه بین حساسیت به طرد با بهزیستی روانی منفی و معنی دار و با عزت نفس مثبت و معنی دار است. همچنین، اثر غیرمستقیم ذهن آگاهی بر بهزیستی روانی از طریق حساسیت به طرد و عزت نفس، از نظر آماری معنی دار به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد با افزایش ذهن آگاهی در نوجوانان، حساسیت به طرد در آن ها کاهش یافته و عزت نفس و در نتیجه بهزیستی روانی در آن ها افزایش می یابد. از این یافته می توان برای طراحی مداخله و رویکرد جامع ارتقای بهزیستی روانی در جامعه نوجوانان استفاده کرد.