سیر تحول تاریخی آراء مفسران درباره اسلوب حذف در فواصل قرآنی
یکی از شیوه های ایجاد جذابیت و بلاغت برای کلام ایجاد تناسب در آن است. در قرآن کریم هم از این شیوه به نحو گسترده و تأثیرگذاری بهره جسته است. یکی از انواع تناسب که می توان کاربرد گسترده آن را در قرآن دید ایجاد هم آهنگی و تناسب در فواصل آیات است. بااین حال، همواره در سوره های قرآن تناسب فاصله ها مراعات نمی شود. هرجا در قرآن هم آهنگی و تناسب فاصله ها با قواعد و هنجار های لفظی و ادبی آن ها در تضاد بوده، ساختارشکنی روی داده، و فراهنجاری هایی ارائه شده که بر بلاغت و جذابیت سخن افزوده است. از جمله گونه های تغییرات و ساختارشکنی های ادبی، بلاغی و واژگانی قرآن که در فواصل قرآنی هم دیده می شود حذف حرف و کلمه است. این قبیل حذف های قرآن از سده اول هجری مورد گفتگوی ادیبان، مفسران و قرآن پژوهان بوده است. در مطالعه حاضر بنا داریم تفاسیر و کتب علوم قرآن تا سده 13ق را که به اسلوب حذف در فواصل آیات پرداخته اند بازشناسیم و سیر تحول نگرش ها به اسلوب حذف را در آنان بازکاویم. بنا ست از این دیدگاه دفاع کنیم که نگرش ها به اسلوب حذف در این آثار، با توجه به خصوصیات و ویژگی های مشترک در تحلیل و روش تفسیری در دو مرحله کلان قابل دسته بندی است: مرحله تکوین (تا پیش از سده 8ق)، و مرحله توسعه؛ هم چنان که بنا داریم در ضمن این مرور، نگرش ها به کاربرد این اسلوب در قرآن را نیز با نگاهی انتقادی بازخوانیم.