بررسی مؤلفه های هیچ انگاری در ارتباط با ادب غنایی در شعر معاصر مورد مطالعه: اشعار نصرت رحمانی، فریدون مشیری و نادر نادرپور
حوزه های تخصصی:
در نهاد ادبی شعر معاصر با گسست از ادبیات کلاسیک و تغییرات فرهنگی اجتماعی در سبک فکری، مضامین تازه با گرایش به مکتب های غربی، مورد توجه قرار گرفت. هیچ انگاری (نیهیلیسم) و رمانتیسم یکی از گرایش های فکری بود که با تحولات اجتماعی سیاسی جامعه، گسترش یافت و به ویژه در دهه سی شمسی بعد از کودتا، از موتیف های اصلی شعر شد. شعر غنایی در ادبیات ادامه داشت اما شاعران رمانتیک با تکیه بر اصل آزادی بیان رمانتیسم، بی پروا و به دور از اخلاق، صرفاً به زندگی دنیایی اهمیت دادند و در قالب رمانتیسم سیاه، در بن بست های زندگی شخصی و اجتماعی به هیچ انگاری روی آوردند و از شعر غنایی رایج دور شدند. در این مقاله، مؤلفه های هیچ انگاری که همسو با رمانتیسم سیاه است و از شعر غنایی کلاسیک متفاوت شده است، در شعر سه شاعر معاصر: نادرپور، رحمانی و مشیری مورد بررسی قرار گرفته است، روش مطالعه و بررسی منابع، کتابخانه ای است. نگارش مقاله توصیفی تحلیلی با انتخاب نمونه های شعری است. نتایج بررسی نشان می دهد: شاعران در برهه ای از تاریخ زندگی خود به ویژه دهه سی که جامعه درگیر تنش های حاصل از کودتای 28 مرداد است به اندیشه های هیچ انگاری روی آوردند. گرایش به یأس و مرگ اندیشی در زندگی، لذت جویی و اروتیک، میخانه رفتن و مستی، علاقه به افیون، مهمترین مؤلفه های رمانتیکی هیچ انگاری است که در اشعارشان دیده می شود و در تقابل با شعر غنایی کلاسیک با هدف بیزاری از هستی، خوشباشی گذرا و سرخوردگی اجتماعی سروده شده است. در مقایسه شاعران نیز شعر نصرت رحمانی در این موتیف، سرآمد است.