نسترن شالچیان پورخلجان

نسترن شالچیان پورخلجان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

رابطه خودپنداره جنسی با گرایش به روابط فرازناشویی با نقش میانجی گر تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنظیم هیجان خودپنداره جسی گرایش به روابط فرازناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۲۸
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه خودپنداره جنسی و گرایش به روابط فرازناشویی بود. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان با تجربه خیانت به همسر بود که در سال 1398 به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این جامعه تعداد 373 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی واتلی (ATIS) (2008)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی (MSSCQ) اسنل (1995) بودند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد اثر غیرمستقیم خودپنداره جنسی بر گرایش به روابط فرازناشویی با میانجی گری تنظیم هیجان منفی (10/0-=β و 01/0=P) و تنظیم هیجان مثبت (04/0-=β و 009/0=P) معنادار بود. اگرچه اثر مستقیم خودپنداره جنسی بر گرایش به روابط فرازناشویی معنادار نبود (10/0=β و 38/0=P)، اما مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه پژوهش نشان گر نقش میانجی معنادار تنظیم هیجان در رابطه خودپنداره جنسی و گرایش به روابط فرازناشویی است که می تواند در آموزش ها و مداخله های کاهش خیانت زناشویی مورد توجه قرار گیرد.
۲.

بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با گرایش به روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تنظیم هیجان دلبستگی سواد عاطفی روابط فرازناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۸۷
هدف: گرایش به روابط فرازناشویی از بحرانی ترین مسائل زوج ها محسوب می گردد و بنظر می رسد روابط زناشویی بر پایه دلبستگی شکل می گیرد و هیجان و نحوه تنظیم آن بخش جدایی ناپذیر آن است. هدف پژوهش بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با گرایش به روابط فرازناشویی بود.  روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل جمعیت تقریبا 10 هزار نفری زنان با تجربه خیانت به شوهران بود که به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران در سال 1398 مراجعه کرده بودند. با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 373 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از؛ مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی واتلی (2008)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، خرده مقیاس سواد عاطفی از مقیاس کارکردهای روان شناختی خانواده ایرانی کیمیایی و همکاران (2012) و پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازان و شاور (1987). تحلیل داده ها با معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-25 و Amos-24 انجام گرفت.  یافته ها: مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. اثر مستقیم سبک های دلبستگی بر گرایش به روابط فرازناسویی معنادار بود (01/0>P). اثر غیرمستقیم سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با میانجی گری تنظیم هیجان منفی و اثر غیرمستقیم دلبستگی اجتنابی با میانجی گری تنظیم هیجان مثبت بر گرایش به روابط فرازناشویی معنادار بود (05/0>P).  نتیجه گیری: افزایش تنظیم شناختی هیجان مبتنی بر دلبستگی و سواد عاطفی، می تواند راهی برای کاهش گرایش به روابط فرازناشویی باشد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان