مشتقات لیتیم از قرن نوزدهم جهت درمان بیماریها بخصوص اختلالات دو قطبی مورد مصرف قرار گرفته است.
مسمومیت کشنده لیتیم از همان شروع مصرف آن شناخته شده بود و بعلاوه پایین بودن شاخص درمانی آن از مشکلات مهم در تجویز آن می باشد.
بمنظور پیش گیری از مسمومیت فوق پایش سطح دارو در خون مورد توافق قرار گرفته است.
خونگیری مکرر و بخصوص در دور تثبیت بصورت هفتگی برای بیماران توام با استرس بوده و بعلاوه در بیماران روانی و بویژه در اطفال مشکل می باشد. از این رو محققین همواره در تلاش برای یافتن راهی کمتر تهاجمی بوده اند. یکی از این راهها پایش دارو در بزاق می باشد ولی بررسی ها بیانگر اختلاف نظر راجع به ارزش بزاق در پایش فوق می باشد. در این مقاله کلیه مطالعات منتشر شده از 1949 تاکنون مورد بررسی قرار گرفت و اختلاف نظر فوق بخوبی آشکار گردید. با توجه به بررسی فوق سه راه برای رفع این اختلاف نظر پیشنهاد گردیده است. 1- محاسبه نسبت غلظت سرمی لیتیم به غلظت بزاقی آن بر اساس متوسط سه جفت نمونه مختلف 2- بهبود روش و تکنیک آزمایشات و 3- اصلاح نسبت یاد شده بر اساس نشانگرهای طبیعی مشخص.