پروین ارباب زاده

پروین ارباب زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

شناسایی و ارزیابی محرکهای بروز طلاق عاطفی در میان زوجین تهرانی از دیدگاه متخصصان با رویکرد تصمیم گیری چندمعیارۀ گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق طلاق عاطفی زوجین تهرانی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی گروهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۴۵
طلاق عاطفی ازجمله مهم​ترین آسیب​های خانوادگی است که فروپاشی فردی، خانوادگی و اجتماعی را در پی دارد؛ طوری که آثار این وضعیت پرتنش گاهی تا مدت​ها بر جای می​ماند. باوجود تعدد بروز طلاق عاطفی، این نوع طلاق کماکان پدیده ای ناشناخته است و از آن در بسیاری از پژوهش های علمی به مرحله موقت طلاق رسمی یاد می شود. در سال اخیر گزارش​ها و آمارهای رسمی حاکی از افزایش میزان طلاق در شهر تهران است که به زعم کارشناسان، سهم طلاق عاطفی بیش از طلاق رسمی است؛ از این​ رو انجام پژوهش درباره محرک​های بروز طلاق عاطفی میان زوجین ضرورت می یابد. این مقاله در قالب پژوهشی کاربردی و پیمایشی، با هدف ارائه چارچوبی برای شناسایی و ارزیابی محرک​های بروز طلاق عاطفی در میان زوجین تهرانی ازنظر متخصصان نگارش یافته است. داده​های موردنیاز با دو دسته پرسش نامه محقق​ساخته از نمونه 37 نفره از جامعه شناسان، صاحب​نظران علوم​ اجتماعی، متخصصان جمعیت​شناسی و مشاوران مجرب خانواده و زوج درمان در تهران گردآوری شد که به شیوه گلوله​برفی انتخاب شدند؛ سپس داده​ها با آزمون آماری t تک جامعه و روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی گروهی تجزیه​وتحلیل شدند. نتایج حاکی از شناسایی 29 محرک بروز طلاق عاطفی میان زوجین تهرانی بود که در چهار بُعد مهارت زندگی، شخصیتی و رفتاری، اجتماعی و جامعه​شناختی و زمینه​ای، سازماندهی شدند که ازنظر خبرگان از میان آ​نها بعد اجتماعی و جامعه شناختی با وزن 0.35 از بالاترین اهمیت برخوردار بود و سهم بیشتری را در طلاق عاطفی زوجین تهرانی داشت. همچنین ملاحظه شد که در میان محرک​های طلاق عاطفی هریک از ابعاد، محرک «ضعف در مهارت ارتباط مؤثر» با وزن 0.0548 از بعد مهارت زندگی، محرک «خیانت و روابط خارج از ازدواج» با وزن 0.0482 از بعد رفتاری و شخصیتی، محرک «عدم کفویت و همسان همسری» با وزن 0.0545 از بعد اجتماعی و جامعه​شناختی و محرک «موقعیت اقتصادی فرد» با وزن 0.0546 از بعد زمینه​ای، بالاترین درجه اهمیت را به خود اختصاص دادند؛ بنابراین نتیجه می شود که صاحب​نظران و نهادهای متولی سرمایه​های فکری، مالی و زیرساختی اختیار خود را در مواجهه با محرک های اولویت​دار به کار ببندند. در انتها، گزیده ای از راهکارهای پیشنهادی و اقدامات اصلاحی در مواجهه با این محرک ها ارائه شده است.
۲.

بررسی عوامل اجتماعی و جمعیتی مؤثر بر طلاق عاطفی در بین زنان و مردان متأهل ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق عاطفی فردگرایی نوگرایی رضایت جنسی نوع خانواده اعتقادات مذهبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸
طلاق عاطفی یکی از آسیب هایی است که بسیاری از خانواده ها با آن مواجه هستند. فروپاشی پیوندهای زناشویی از برجسته ترین نمونه های تحولات مرتبط با خانواده امروزی است. ازاین رو، ضرورت بررسی عوامل مؤثر بر طلاق عاطفی هرچه بیشتر احساس می گردد. در این مطالعه، طلاق عاطفی در سه بُعد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و عاطفی–جنسی مورد سنجش قرار گرفت. همچنین، بر مبنای نظریه های گیدنز، مبادله، گذار جمعیتی دوم، نوگرایی و مدرن شدن، تضاد، محرومیت اقتصادی و همسان همسری، تأثیر متغیرهای فردگرایی، نوگرایی، رضایت جنسی، نوع خانواده (از سنتی تا مدرن)، ساختار قدرت در خانواده، احساس نابرابری، اعتقادات مذهبی، همسان همسری تحصیلی و مذهبی، پایگاه اجتماعی–اقتصادی، سن، جنس، میزان تحصیلات و سن ازدواج بر تغییرات میزان طلاق عاطفی با استفاده از رگرسیون چندمتغیره بررسی گردید. این مطالعه، طی یک پیمایش مقطعی در سال 1400 انجام شد و در آن با استفاده از فرمول کوکران، ۳۸۴ نفر از زنان و مردان متأهل شهر تهران انتخاب شدند و اطلاعات آنان با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. پایایی پرسشنامه تحقیق از طریق آلفای کرونباخ با مقادیر بالای 7/0 مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها نشان داد که زنان بیش از مردان طلاق عاطفی دارند و متغیرهای عدم رضایت جنسی، ناهمسانی های اعتقادات مذهبی و تحصیلی، فردگرایی، نوگرایی، سنتی بودن خانواده و سن پایین تر زوجین در زمان ازدواج، به میزان بیشتری به طلاق عاطفی منجر می گردد. 

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان