احسان خانی سومار

احسان خانی سومار

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تحلیل زیبایی شناسی دریافت در رمان های دالان بهشت و پاییز فصل آخر سال است با دیدگاه ادبیات زن محوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رمان فارسی زیبایی شناسی دریافت ادبیات زن محوری دالان بهشت پاییز فصل آخر سال است

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 347 تعداد دانلود : 829
مطالعه آثار ادبی منطبق با نظریه های ادبی از کاربردی ترین شیوه های نقد نو است که برای مخاطبان، منجر به تولید معنا می شود. در بستر این مطالعات، آثار ادبی به ابزاری برای انعکاس اوضاع و احوال جامعه تبدیل می شوند و از این طریق به افزایش سطح آگاهی و شناخت اجتماعی مخاطبان خود یاری می رسانند. نظریه زیبایی شناسی دریافت از نظریه های روایت شناسی مطرح است. این نظریه، کنش متن را موجد افق انتظار ادبی در خواننده می داند که نتیجه تولید اثر است. در این رابطه افق های اجتماعی، مخاطب را به سوی اثر جلب می کند. درواقع الگوهای جمعی موجود در ذهن مخاطب، چارچوب فکری اوست که تحت تأثیر شرایط مسلّط بر جامعه است و در کنار افق هنری اثر، در تداوم خوانش آن اثر، عاملی تعیین کننده محسوب می شود. پژوهش حاضر با مطالعه کیفی و با روش تحلیل مضمون به بررسی افق انتظارات و انطباق آن با مؤلفه های جمعی، در دو رمان دالان بهشت و پاییز فصل آخر سال است، می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رمان دالان بهشت با نوع نگاه سنتی به جنس زن، بیشتر به مسائلی می پردازد که در آن صدای مردان، صدای برتر است، درحالی که در رمان پاییز فصل آخر سال است، مسائل متنوع تری در ارتباط با زنان جامعه این اثر مطرح می شود که با مؤلفه ها و افق انتظارات جمعی مرتبط با دیدگاه زن محوری منطبق است.
۲.

تحلیل مؤلفه کانون سازی در رمان قیدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رمان فارسی روایت شناسی کانون سازی قیدار امیرخانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 988 تعداد دانلود : 896
پیرو پیشرفت علوم انسانی در قرن بیستم، نظریه های روایت شناسی پدیدار گشت که به عنوان علم ادبی نوظهور طرفداران بسیاری به خود جلب کرد. یکی از مباحث مطرح در روایت شناسی مسأله کانونی سازی است. ژرار ژنت کانونی سازی را به عنوان منظری برتر از دیدگاه برگزید که مفهومی فراتر از ادراک بصری دارد. این منظر زاویه دیدی است که اطلاعات زیادی به طور غیر صریح از رهگذر آن دیده، احساس، فهمیده و ارزیابی می شود. این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی انجام می گیرد بر آن است تا با معرفی کانون سازی، انواع و جنبه های آن را در رمان پرمخاطب قیدار بررسی کرده و اطلاعات روایی این اثر را سازمان دهی کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد از حیث جنبه ادراکی، در روایت این اثر دو نوع کانونی گر «بیرونی» و «درونی» با موضع ادراک محدود و نامحدود، در تعامل هستند. زمان این رمان از نوع سیر خطی است. تداوم رویدادها جز در دو فصل پنجم و نهم، با حفظ زمان منطقی، بازگو می شوند و بیشتر حوادث، بسامد مفرد دارد. از نظر جنبه روان شناختی می توان احساسات قهرمان این اثر را با احساسات نویسنده آن همسو دانست. ایدئولوژی حاکم بر فضای رمان قیدار که نشان از ایدئولوژی نویسنده این اثر دارد، به دنبال معرفی شخصیت آرمانی جامعه ایران است؛ شخصیتی با مرام پهلوانی، معتقد، مبارز و متعهد به خاک وطن که قیدار نمونه اعلای آن است. امیرخانی با استفاده از تنوع در کانون سازی و پرداختن به جنبه های مختلف آن، روایت رمان قیدار را به واقعیت اجتماعی نزدیک کرده و به میزان باورپذیری آن نزد مخاطب افزوده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان