نقش برنامه درسی پنهان بر تفکر ارجاعی و یادگیری خودراهبر در دانش آموزان
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
50 - 60
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف اصلی این پژوهش، تعیین نقش برنامه درسی پنهان بر تفکر ارجاعی و یادگیری خودراهبر در دانش آموزان بود. پژوهش حاضر کاربردی و از آنجا که رابطه بین سه متغیر را بررسی می کند از نوع همبستگی است. روش ها: جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ی دهم شهرستان بوکان هستند، در این تحقیق براساس فرمول کوکران235 نفر از دانش آموزان دختر پایه ی دهم شهرستان بوکان به عنوان نمونه و به صورت نمونه گیری خوشه-ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های برنامه درسی پنهان تقی پور و غفاری(1389)؛ تفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران(2010) و مقیاس یادگیری خودراهبر در دانش آموزان فیشر و همکاران(2001) استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS 23 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین برنامه درسی پنهان با تفکر ارجاعی و یادگیری خودراهبر رابطه معناداری وجود دارد و برنامه درسی پنهان توانایی پیش بینی تفکر ارجاعی و یادگیری خودراهبر را دارد. نتیجه گیری: بین برنامه درسی پنهان با تفکر ارجاعی و یادگیری خودراهبر رابطه معناداری وجود دارد.