تفاوت حبسیه های کلاسیک و معاصر در بازنمایی جماعت های تصوّری با تکیه بر شعر مسعود سعد و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۱
105 - 125
حوزه های تخصصی:
اگرچه مفهوم حبسیه یا زندان سروده ها، می تواند به عنوان یک ژانر ادبی در طبقه بندی موضوعی و سبکی اشعار شاعران، راهگشا باشد، اما مسئله وحدت ژانر، تجلی جامعه شناختی و گفتمانی حبسیه ها را پنهان می کند. از این رو، به جای سبک شناسی، که به دنبال ترسیم فضاهای یکپارچه از سیطره یک اندیشه است، با تحلیل گفتمان دقیق تر می توان گسست های تاریخی یک ژانر را نشان داد. این مقاله با رویکرد تبارشناختی و با تأکید بر نظریه «امر خیالی» لکان و «جماعت های تصوری» آندرسن نشان می دهد که حبسیه های معاصر از همان جماعت تصوری و امر خیالی پیروی نمی کنند که درحبسیه های کلاسیک حاکم بوده است. خیال مشترکی که مسعود سعد به آن ارجاع می دهد، مشیت مدار، قدسی و عمودی است؛ در حالی که تخیّل جمعی فرخی یزدی، افقی و در سطح زمین است؛ به همین دلیل مسعود سعد برای رهایی، به ستارگان و تصمیم محتوم تقدیر نگاه می کند و فرخی به زمین و آگاهی و قیام مردم. به همین دلیل مفاهیم و استعارات مسعود سعد، معطوف به حفظ وضع موجود است و استعارات و مفاهیم فرخی یزدی معطوف به انقلاب.