ابعاد کاربردشناختی و گفتمانی عبارات اشاره ای «این» و «آن» در گفت وگوهای روزمره زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سنت مطالعاتی نقش گرایانه برای زبان سه کارکرد گزاره ای (مفهومی)، متنی و بینِ فردی ملحوظ شد. در راستای این رویکرد، پژوهش حاضر بر آن است معانی مختلف «این» و «آن» را در فارسی توصیف کرده، و نشان دهد چگونه مبانی دستوری شدگی می تواند برای بررسی هم زمانی تنوع معنایی این عناصر زبانی به منزله نقش نمای گفتمانی به کار بسته شود. به این منظور، با استناد به الگوی نظری برخی زبان شناسان ( Traugott & Dasher, 2002 ) از ابزار و مفاهیم این نظریه بهره گرفته شد و انواع کاربرد این عناصر زبانی در سه بافت گزاره ای (مفهومی)، انتقالی و گفتمانی تحلیل شد. تحلیل داده ها، نشان می دهد «این» و «آن» در معنای گزاره ای مفهومی به صورت برون زبانی، مرجع داری و متنی و همچنین در بافت های انتقالی برای بازیابی اطلاعات زبانی، فرافکن اشاره ای، بیان عواطف و احساسات، اجتناب از بیان صریح مفاهیم ناخوشایند و تشخیص مدلول به کار گرفته می شود. بررسی داده ها همچنین نشان می دهد، دستوری شدگی «این»، پس از بافت های انتقالی ادامه یافته و به منزله نقش نمای گفتمانی در تغییر روند موضوعی گفتمان و ایجاد وقفه برای صورت بندی بخش آتی گفتمان (متنی)، برجسته سازی و تأکید روی بخش آتی گفتمان و ایجاد تقابل و بیان ارزیابی (ذهنی) و در بیان درخواست، پرسش و توصیه (بینِ ذهنی) به ایفای نقش می پردازد. تنوع معنایی و دستوری شدگی و عناصر مذکور گرایش تغییرات معنایی تراگوت و داشِر را تأیید می کند. بااین حال، عناصر مذکور با توجه به اینکه در آغازِ فرایند دستوری شدگی از معنای ذهنی برخوردارند، طیفِ غیر ذهنی > ذهنی > بینِ ذهنی تراگوت و داشر ( 2002 ) نمی تواند روند تغییرات معنایی عناصر مذکور را به درستی توصیف کند. لذا، طیفِ مذکور به صورت ذهنیِ غیرشخصی > ذهنیِ شخصی > بینِ ذهنی پیشنهاد می شود. درمجموع، پژوهش نشان داد عبارات زبانی مذکور دارای تنوع معنایی و کاربردی بوده که اصول دستوری شدگی می تواند این پدیده را به خوبی توضیح دهد.