رابطه ی هوش موفق و تمایزیافتگی خود با رضایت از زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه رضایت از زندگی یادگیرندگان و شناسایی عوامل مرتبط با آن در کانون توجه مطالعات مرتبط با آموزش و پرورش مثبت گرا قرار دارد. به دلیل اهمیت پیش بینی کننده های رضایت، پژوهش حاضر بررسی رابطه ی تمایزیافتگی خود و هوش موفق با رضایت از زندگی یادگیرندگان را مورد بررسی قرار داده است. روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر ارومیه بودکه 1800 نفر بودند و 318 نفر به روش خوشه ای چندمرحله ای مطابق جدول مورگان انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های رضایت از زندگی داینر و همکاران، تمایزیافتگی خود اسکورون و اشمیت و هوش موفق گریگورنکو و استرنبرگ استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی و رگرسیون هم زمان بهره گرفته شد. یافته ها: خرده مقیاس های واکنش پذیری عاطفی و گسلش عاطفی به ترتیب با ضرایب همبستگی 370/0- و 310/0- با رضایت از زندگی رابطه معکوس دارند. ضریب همبستگی بین خرده مقیاس های هوش موفق شامل هوش تحلیلی، هوش خلاق و هوش عملی با رضایت از زندگی به ترتیب برابر 418/0، 561/0 و 483/0 بوده که نشان گر وجود رابطه ی مثبت با رضایت از زندگی می باشند. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که مؤلفه های تمایزیافتگی خود و خرده مقیاس های هوش موفق توان پیش بینی کنندگی معنادار رضایت از زندگی را دارا هستند.