مدل یابی ساختاری بین باورهای ارتباطی با سازگاری زناشویی از طریق میانجیگری مهارگری زناشویی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهمترین متغیرها در موضوع خانواده و روابط زوجین، سازگاری زناشویی است. بنابر این، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای ارتباطی در پیش بینی سازگاری زناشویی با میانجیگری مهارگری زناشویی صورت گرفت.
روش: جامعه ی آماری پژوهش، شامل زنان متأهل شهرستان بابلسر بودند که حداقل 3 سال سابقه زندگی مشترک داشته و میزان تحصیلات آنان حداقل تا پایان دبیرستان بود. در پژوهش حاضر، تعداد 305 نفر با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های سازگاری زناشویی، مهارگری زناشویی و باورهای ارتباطی استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده در نرم افزار Amos و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری صورت پذیرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد همبستگی مثبت و معنی داری بین متغیرهای باورهای ارتباطی کارآمد و مهارگری زناشویی با سازگاری زناشویی وجود دارد. همچنین همبستگی منفی معنی داری بین متغیرهای باورهای ارتباطی ناکارآمد (باوربه مخرب بودن مخالفت، باوربه تغییرناپذیری همسر، باور به ذهنخوانی، باور به کمال گرایی جنسی و باور به تفاوتهای جنسی) و مهارگری زناشویی (مهارگری هیجانی، مهارگری بی توجهی، مهارگری خشونت کلامی، مهارگری انزوا و مهارگری پنهانکاری) با سازگاری زناشویی درآزمودنی ها وجود دارد.
نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش حاضر، می توان گفت هر دو متغیر باورهای ارتباطی و مهارگری زناشویی اثری مستقیم بر سازگاری زناشویی دارد.