نقش حالات چهره در دستور زبان های اشاره از منظر دستور شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
287 - 316
حوزه های تخصصی:
حالات چهره در زبان های اشاره برای بیان مفاهیم دستوری به کار می رود (Pfau & Quer, 2010; Reilly, 2006; Wilbur, 2000; Dachkovsky & Sandler, 2009). از جمله مفاهیم دستوری که در زبان های اشاره با حالات چهره بیان می شوند می توان وجهیت، ساخت های شرطی، سببی ، مبتدا، پرسشی و امری را نام برد (Lackner, 2019). دو ناحیه نیمه بالایی (حالات ابرو و چشم ها ) و نیمه پائینی صورت (حالات لب و دهان) هرکدام در بیان مفاهیم دستوری مختلفی دخیل هستند. در این مقاله، با تحلیلی در چارچوب دستور شناختی، به طور ویژه مفهوم «چرخه کنترل» (Langacker, 2013) تلاش می شود نقش حالات صورت در دستور زبان بررسی شود. بسیاری از مفاهیم دستوری در زبان با مفهوم چرخه کنترل قابل تبیین هستند. چرخه کنترل در لایه های مختلف فیزیکی، ذهنی، حسی و اجتماعی زیست انسان قابل بررسی است و در زبان شناسی و شکل گیری دستور زبان ابزار سودمندی برای تحلیل های زبانی در اختیار ما قرار می دهد. چرخه کنترل شامل چهار مرحله است که هر کدام از این مراحل یک وضعیت ذهنی و عملی را نشان می دهد و می توان این وضعیت را به یکی از مفاهیم دستور زبان مرتبط دانست. هدف دیگر این مقاله آن است که در چارچوب زبان شناسی شناختی به طرح و بحث این پرسش بپردازیم که چگونه زبان هایی کاملاً جدا از یکدیگر در بیان بعضی مفاهیم دستوری شباهت های صوری دارند. با بررسی داده ها و یافته های پژوهش های گوناگون از زبان های اشاره ایرانی، آمریکایی، اسپانیایی، ایتالیایی و موارد مشابه به بررسی شباهت ها در حوزه های مختلف دستور زبان های اشاره و نقش حالات چهره در شکل گیری دستور زبان می پردازیم.