مهران حافظی بیرگانی

مهران حافظی بیرگانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

ارزیابی مقایسه ای سطح بهینه ظرفیت تولیدی صنایع کارخانه ای برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ظرفیت تولیدی سطح بهینه تابع ترانسلوگ صنایع کارخانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 750 تعداد دانلود : 488
این مقاله به بررسی ، ارزیابی مقایسهای سطح بهینه ظرفیت تولیدی صنایع کارخانهای برتر در کشور ایران می پردازد. در این مقاله پنج صنعت مختلف که بعنوان صنایع پیشرو در زمینه تولید مورد مقایسه قرار گرفته است این صنایع عبارتند از:(شیمیایی، فلزات اساسی، فرآوردهای نفتی، طلا و جواهرات، سنگ)، به منظور تعیین سطح بهینه ظرفیت تولید در صنایع کارخانهای برتر با کد دو رقمی ISIC.Rev.2 و ISIC.Rev.3 از تابع هزینه ترانسلوگ استفاده شد. بهینگی تولید، برابری کشش مقیاس یا کشش هزینه(معکوس کشش مقیاس) با یک است. برای به دست آوردن سطح بهینه تولید، ابتدا از برابری کشش مقیاس یا کشش هزینه با یک، یک سطح تولید به دست آمد که طبیعتاً شرط اول را تامین میکند سپس به منظور بررسی تحقیق شرط دوم در تولید به دست آمد.  نتایج حاصل از تحلیل مقایسهای صنایع برتر نشان داد که ظرفیت تولید در بخش صنایع مواد شیمیایی مقدار ظرفیت تولید بهینه برابر با 598647 میلیون ریال بود. متوسط ارزش ستانده واقعی هر بنگاه صنعتی در بخش تولید صنایع شیمیایی 1107497میلیون ریال در سال است، بنظر میرسد که بنگاههای تولید این بخش از ظرفیت خود بالاتر تولید کردهاند. و از ظرفیت بهینه خود نهایت استفاده کردهاند. میزان استفاده از ظرفیت در اینجا 185 درصد تخمین زده شد. مقدار ظرفیت تولید بهینه فرآوردههای نفتی برابر با 34921 میلیون ریال است. متوسط ارزش ستانده واقعی هر بنگاه صنعتی در بخش تولید فرآوردههای نفتی 57270 میلیون ریال در سال است، بنظر میرسد که بنگاههای تولید این بخش از ظرفیت خود به نحوه بهینهتری استفاده کردهاند. میزان استفاده از ظرفیت 164 درصد تخمین زده شد. سطح تولید واقعی فلزات اساسی 574212 میلیون ریال در سال بوده است، که بیانگر نقطه حداقل حداقل کننده تابع هزینه متوسط کل است. متوسط ارزش ستانده واقعی هر بنگاه صنعتی در بخش تولید فلزات اساسی193509ریال در سال است.
۲.

بهینه یابی ظرفیت تولیدی صنایع کوچک و بزرگ در مسیر توسعه اقتصادی؛ رهیافت زنجیره مارکف – سوئیچینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهینه یابی ظرفیت تولیدی صنایع کوچک و بزرگ توسعه اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 887 تعداد دانلود : 648
هدف اصلی این پژوهش بهینه یابی ظرفیت تولیدی صنایع کوچک و بزرگ در مسیر توسعه اقتصادی؛رهیافت زنجیره مارکف – سوئیچینگ است. در این پژوهش با کمک تکنیک های اقتصاد سنجی و با استفاده از رهیافت زنجیره مارکوف - سوئیچینگ به تخمین هر یک از ظرفیت تولیدی صنایع کوچک و بزرگ در طی سال های(1397-1380)، پرداخته شد. به منظور تعیین سطح بهینه ظرفیت تولید در صنایع کوچک و بزرگ با کد دو رقمی ISIC.Rev.2 و ISIC.Rev.3 که بوسیله مرکز آمار ایران در نشریات مربوط به طرح های آمارگیری از کارگاه های بزرگ صنعتی پانزده نفر کاری و بیشتر استفاده گردید. در این روش پس از گردآوری داده ها و تبدیل قیمت های جاری به ثابت از تکنیک های اقتصادسنجی مخصوصاً از روش تابع هزینه ترانسندنتال لگاریتمی استفاده می گردد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها در صنایع بزرگ نشان داد که؛ سطح تولید واقعی 97645.6 میلیون ریال در سال است. و از نظر تحلیل قابل قبول بوده و بیانگر سطح بهینه تولید و نقطه حداقل کننده تابع هزینه متوسط کل است. متوسط ارزش ستانده واقعی بنگاه های صنعتی در صنایع بزرگ در سطح تولید کمتر از مقدار بهینه است. به عبارت دیگر، میزان استفاده از ظرفیت تولیدی در این صنایع 59 درصد بوده است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل در صنایع کوچک نشان داد که؛ سطح تولید واقعی 614213.8 میلیون ریال در سال است،که بیانگر نقطه حداقل کننده تابع هزینه متوسط کل صنایع کوچک است. متوسط ارزش ستانده واقعی هر بنگاه های صنعتی در بخش تولید صنایع کوچک 654213.8 میلیون ریال در سال بوده است.
۳.

بررسی عوامل موثر بر استفاده از ظرفیت تولیدی در صنایع کارخانه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ظرفیت اسمی تولید واقعی تابع ترانسلوگ هزینه صنایع کارخانه ای ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 626 تعداد دانلود : 582
هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر استفاده از ظرفیت تولیدی در صنایع کارخانه ای ایران است. با استفاده از اطلاعات آماری صنایع کارخانه ای ایران با کدهای بین المللی ISIC دو رقمی طی سال های 1381-96 و از طریق تابع ترانسلوگ هزینه، نقطه مینیمم هزینه به عنوان سطحی از هزینه متناظر با تولید بهینه یا ظرفیت اسمی بنگاه های مختلف صنایع کارخانه ای ایران تخمین زده شد و نسبت متوسط تولید واقعی به تولید با ظرفیت اسمی به عنوان درصد استفاده از ظرفیت تولید برای صنایع مختلف محاسبه گردید. نتیجه مطالعه نشان میدهد که به استثناء صنایع پتروشیمی، سایر صنایع با کمی استفاده از ظرفیت تولید مواجه می باشند. بطور متوسط صنایع کشور کمتر از ۵۰ درصد از ظرفیت خود را مورد استفاده قرار می دهند. این نسبت در برخی صنایع مانند  فلزات اساسی (7/28  درصد)، کاغذ (6/29 درصد) و چوب و محصولات چوبی (1/24  درصد کمتر است و در سایر صنایع به غیر از صنایع تولید کننده محصولات کانی غیر فلزی (2/84 درصد) بین ۴۱ تا ۵1 درصد است که در مجموع بسیار ناچیز است. The purpose of this study is to investigate the factors affecting the use of production capacity in Iran's manufacturing industries. Using the statistical information of Iran's manufacturing industries with international two-digit ISIC codes during the years 1381-96 and through the cost-transfer function, the minimum cost point as a level of cost corresponding to the optimal production or nominal capacity of different manufacturing companies Iran was estimated and the average ratio of real production to production with nominal capacity was calculated as a percentage of production capacity utilization for different industries. The results of the study show that with the exception of the petrochemical industry, other industries face little use of production capacity. On average, the country's industries use less than 50% of their capacity. This ratio is lower in some industries such as base metals (28.7%), paper (29.6%) and wood and wood products (24.1%) and in other industries except non-metallic mineral products (2 / 84%) is between 41% and 51%, which is very small in total.
۴.

تحلیل کیفی دیدگاه های جوانان در مورد فاصله گذاری اجتماعی در طول بیماری همه گیر کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحقیق کیفی کووید -19 فاصله گذاری اجتماعی جوانان واکسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 546 تعداد دانلود : 916
فاصله گذاری اجتماعی یک توصیه مهم در حوزه بهداشت عمومی است، که برای کاهش شیوع بیماری کووید-19 اجرا شده است. این ویروس بخصوص در میان جمعیت جوان در حال افزایش است، اما اطلاعات دقیقی در مورد چگو نگی رفتار آنان در مورد فاصله گذاری اجتماعی وجود ندارد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است، که به بررسی چگونگی مشارکت جوانان در رعایت فاصله گذاری اجتماعی و دلایل پیروی و یا نقض دستورالعمل های بهداشتی پرداخته است. جامعه آماری جوانان(14 تا 24 ساله)، کشور است که بصورت هدفمند گزینش شده اند. همچنین داده های جمع آوری شده به صورت استقرایی کدگذاری و با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند. تقریباً اکثر شرکت کنندگان عنوان نمودند که، فاصله اجتماعی را رعایت کردند(81/0)619. همچنین، 344 نفر از پاسخگویان(45/0)، مواردی را از خود یا دیگران در راستای زیر پا گذاشتن پروتکل های بهداشتی گزارش نمودند، که اغلب برای دیدار با دوستان، خانواده یا افراد مهم دیگر بوده است. (51/0) 388 نفر، رعایت فاصله اجتماعی را به دلیل حکم قانونی ستاد ملی کرونا و تعطیلی مشاغل، عنوان نمودند. (32/0) 245 نفر، اعلام کردند، فاصله گذاری اجتماعی تاثیر منفی بر روابط متقابل خود با دیگران داشته است. در ادامه، برای محافظت از سلامت افراد جامعه، بیش از یک چهارم ازپاسخ دهندگان برای محافظت از سلامت دیگران(ازجمله بستگان و افراد آسیب پذیر) فاصله اجتماعی را رعایت کردند(76/0) 581 نفر. همچنین، افراد واقع در سنین19 تا 24 سال، تصورات درست و همنوا تری با قوانین بهداشتی نسبت به سایر سنین داشته اند(68/0).

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان