مطالعه تطبیقی نقوش و تزئینات اسطرلاب های صفوی ایران و مغولی هند (مطالعه موردی: اسطرلاب های موزه ستاره شناسی اَدلر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر ایران و هند در دوره صفوی، پیوستگی های زیادی با یکدیگر داشته است؛ به طوری که آثار آن در اسطرلاب سازی قرن 10 تا 12 ه.ق. با تزئینات زیاد مشهود هستند. در این دوره، اسطرلاب سازی به ویژه در ایران و هند، در مسیر جدیدی قرار گرفت و نقوش و تزئینات پرکار، تمام فضای اسطرلاب ها را پوشش دادند. هدف این پژوهش، بررسی نقوش و تزئینات اسطرلاب های صفوی ایران و مغولی هند (قرن 12-10 ه.ق.) و مطالعه تأثیر اسطرلاب های صفوی بر اسطرلاب های مغولی بوده و با روش توصیفی- تحلیلی، به مطالعه اسطرلاب های موزه ستاره شناسی اَدلر پرداخته است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که نوع نقوش و تزئینات و وجوه اشتراک و تمایز اسطرلاب های صفوی و مغولی چیست؟ اسطرلاب های صفوی چه تأثیری بر اسطرلاب های مغولی داشته اند؟ 13 اسطرلاب صفوی و 8 اسطرلاب مغولی، در موزه اَدلر نگهداری شده که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته اند. ویژگی بارز اسطرلاب های این دوره، نقوش و تزئینات پرکار است که آنها را از سایر اسطرلاب ها متمایز می سازد. با بررسی و بحث و تحلیل نقوش، تزئینات و شکل نمونه ها، وجوه اشتراک و تمایز آنها شناسایی شده اند. اسطرلاب های صفوی، ویژگی های مخصوص به سبک خود از جمله؛ وفور به کارگیری آیات قرآنی و اشعار فارسی (به ویژه شعر «غرض نقشی است کز ما بازماند»)، تلاش در قرینه سازی و ظرافت بالای شبکه بری های عنکبوت و عضاده های پرتزئین دارند. اسطرلاب های هندی نیز با کرسی های متنوع از نظر ابعاد و تکنیک، میله نشانه روی بر عضاده و کمان های اضافه در عنکبوت، در بسیاری موارد، ظاهری متفاوت از خود به نمایش گذاشته اند. اما در نهایت، نقوش و تزئینات مشترک از نظر مضمون و محتوا، نوع و نحوه ساخت، هم چنین شباهت های فراوان میان این دو گروه مانند؛ شکل مثلثی کرسی ها، به کارگیری نقوش اسلیمی، ختایی، خط نستعلیق و شبکه بری های ظریف در بخش های مختلف اسطرلاب ها، نمایانگر تأثیرپذیری آنها از یکدیگر هستند.