تحلیل واگرایی ها در سازمان همکاری اسلامی براساس نظریه کانتوری و اشپیگل - با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران-
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
115 - 138
حوزه های تخصصی:
در عرصه منطقه ای، کشورها درصددند که همگرایی را با توجه ویژگیهایی که از آن برخوردارند تأمین کنند. کشورهای در جست و جوی اتحاد نیازمند برخورداری از مؤلفه های همگرایی چون، ژئوپلیتیک مشترک، دین مشترک، و... هستند؛ درغیرصورت روابط به واگرایی نیز سوق داده می شود. این واگرایی در میان سازمان همکاری اسلامی در روابط با جمهوری اسلامی ایران مشهود است. براین اساس این پژوهش به دنبال طرح این سؤال است که بر مبنای نظریه همگرایی کانتوری و اشپیگل، واگراییهای جمهوری اسلامی ایران و سازمان منطقه ای سازمان همکاریهای اسلامی بعد از انقلاب اسلامی چه عواملی را در بر می گیرد. فرضیه پژوهش به دنبال این است که رابطه جمهوری اسلامی ایران با سازمان همکاریهای اسلامی که دچار واگرایی قابل توجهی براساس اختلافات ساختاری، هویتی، رفتاری و... است براساس نظریه همگرایی کانتوری و اشپیگل با نقاط ضعف و قوت واگراییها عبارت است از: نبود تاریخ مشترک، قومیت متفاوت، نژاد، ساختار سیاسی و نوع نظام سیاسی متفاوت و هم چنین نوع نگاه متفاوت به تحولات منطقه ای و جهانی بررسی کند. روش پژوهش تحلیلی توصیفی است.