بررسی تاریخ ایران باستان وتاریخ اساطیری ایران در مکتوبات اسلامی
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
52-70
حوزه های تخصصی:
تاریخی که توسط مورخین مسلمان نوشته شده است در وهله اول تفاوت فاحشی با تاریخ ایران باستان دارد که البته با قدری تفکر و تأمل در آن به یگانگی خواهیم رسید. مسئله تاریخ باستان ایران به علت دخل در بسیاری از فرهنگ ها که از چین و ژاپن الی آندلس تا قرن گذشته کشیده شده. و امروزه که مفهوم جهانی شدن مطرح است همواره جایگاه مهمی به عنوان یک فرهنگ مادر داشته و دارد. فرهنگ هر ملتی ریشه در تاریخ آن ملت دارد آداب و سنن و رفتار اجتماعی همه آیینه فرهنگ آن اجتماع و آن فرهنگ زاییده تاریخ تمدن آن ملت است.پس اهمیت تاریخ و فرهنگ ایرانی انکار ناپذیر است؛ ولی تاریخ ایران باستان فرهنگ های زیستی مردم را به صورت مجزا و بسیار محدود ذکر می کند منابع، مفاهیمی بسیار متفاوت را ذکر می کنند منابع زردشتی، منابع اسلامی، کتیبه ها و فرامین بزرگان که بر سنگ ها و دیوارها حک شده اند و سفرنامه ها یا کتاب هایی که مورخان و سیاحان خارجی نگاشته اند. تمامی این منابع قسمت عمده را صرف پادشاهان و امرا کرده و صرفاً نوع سیاست های این بزرگان را جاودان کرده اند سهم ناچیزی از آن برای مردم است؛ ولی چنانچه بارها در تمدن های گیتی دیده ایم اساطیر یک ملت در ذهن آن ملت یک راوی زنده از تاریخ و فرهنگ و تمدن همین ملت است اسطوره ها راویان ملی تاریخ هستند هر چند غلو و بزرگنمایی های آنان غرور مردم سرزمین را بازگو می کند ولی با بررسی و تمیز میان بزرگنمایی ها به عمق حقیقت خواهیم رسید.مسلمانان تاریخی را نوشتند که از زبان مردم جاری بود آنان بر اثر جنگ های داخلی اواخر حکومت ساسانیان، دست اندازی رومیان به مملکت و هرج و مرج کشور و در حمله اعراب و نتایج جنگ های متوالی میان ایرانیان و اعراب و در آخر دشمنی بنی امیه با ایرانیان و رفتار تبعیض آمیزی که با آنان در پیش گرفتند باعث شد نتوانند به نوشته های دبیران ساسانی مستقیماً دست پیدا کنند و آنچه به عنوان تاریخ نگاشتند تاریخ ملی ایرانیان بود. حال قصد بررسی این مکتوبات را که یاد مردمانی بود که از نیاکان خود داشتند داریم. سئوال اساسی ما این است که اساطیر و مفاهیم اساطیری از کجا در تاریخ مکتوب مسلمانان پدید آمدند و بازگوی چه هستند؟ این عمل با بررسی و تحلیل منابع تولیه و معتبر اسلامی تا حدودی روشن خواهد شد و معلوم خواهد گردید افسانه ها نه کاملاً مطابق با انسان هایی هستند که بوده اند بلکه شبه و روحی از آنان هستند که با مردم هر نسل تغییر شکل داده و جاودان شده اند.