سمیه واسعی

سمیه واسعی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

قیامت عقلی از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عالم عقول قیامت حرکت جوهری وحدت در عین کثرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۵۸
به اعتقاد صدرالمتألهین بعد از عالم الهی، سه عالم کلی تحقق دارد: عالم طبیعت، عالم خیال یا مثال و عالم عقل. از طرف دیگر در شریعت نیز به سه عالم کلی دنیا، برزخ و قیامت اشاره شده است. از دیدگاه فلاسفه دنیا با عالم طبیعت و برزخ با عالم مثال مطابقت دارد؛ اما این مطلب که قیامت متناظر با کدام مرتبه و عالم است، محل اختلاف است. برخی از فلاسفه قیامت را بازگشت به دنیا، و برخی مرتبه ای از مراتب عالم مثال دانسته اند؛ اما در این میان عبارتهایی از صدرا یافت می شود که دلالت بر تناظر قیامت با عالم عقل بلکه فوق عالم عقل دارد. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس آیات و روایات و مبانی حکمت متعالیه، به بررسی این دسته از عبارات پرداخته و در نهایت، به این دستاورد رسیده است که با توجه به دو دلیل کلی غایات و بدایات، نیز دلایل عقلی دیگری از قبیل اثبات هویت عقلی بعث، فنا، زمان و مکان قیامت، نحوه محاسبه و حقیقت بهشت و جهنم می توان گفت قیامت متناظر با عالم عقل بلکه فوق عالم عقل و متناظر با عالم الهی است و به این ترتیب آیاتی نظیر «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون» و «ألا إلی الله تصیر الامور»، به نحو حقیقی و بدون مجاز معنا می یابند.
۲.

بدن، مراتب و ویژگی های آن از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس بدن مادی بدن مثالی بدن عقلی بدن اسمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۰ تعداد دانلود : ۳۸۸
طبق دیدگاه صدرالمتألهین، نفسیت نفس به تعلق ذاتیِ آن به بدن است و بههمیندلیل، نفس بدون بدن، نفس نیست . اکنون این سؤال مطرح میشود که در صیرورت جبلّی وجود واحد انسان از عالم الهی به عالم عقل، مثال و ماده، در قوس نزول، و رجوع به غایت نهایی خود در قوس صعود، آیا بدن نیز در تمامی این عوالم وجودی، انسان را همراهی میکند، یا میتوان مرحلهای را یافت که در آن، انسان فاقد بدن میشود؟ بهعبارتدیگر، آیا با ورود نفس به عالم عقل و بلکه برتر از آن، نفس فاقد بدن میشود؟ این مقاله براساس مبانی وجودشناختی صدرایی، به بررسی حقیقت بدن پرداخته و در موضوع بدنِ عقلی، به دو نظریه اشاره کرده است. در نظریهی اول، حقیقت بدن به قوهی خیال برمیگردد و بهدلیل حضور بارز یا کامنِ قوهی خیال در تمام مراتب وجودی، انسان همواره بدن دارد و با بدن عقلی و اسمایی، بهشکل صوَر تقدیریِ متناسب با آن نشئهها همراه است. بنابر نظریهی دوم، در ترفّع وجودی به عالم عقل، صوَر تبدیل به معنا میشود، اما بدن عقلی همچنان به معنای تعیّنی از تعیّنات نفس، در عالم عقل، پذیرفتنی است.    

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان