تحلیل سیاسی اجتماعی خطبه البتراء بر اساس مفهوم کرونوتوپ نظریه منطق مکالمه ای میخائیل باختین
حوزه های تخصصی:
خطبه های سیاسی، اجتماعی و دینی در تاریخ اسلام همواره با سیاقی ادبی و بلاغی به عنوان ابزاری برای ارتباط مسئولان حکومتی با مردم، منتقل کننده مفاهیم ارزشی و همچنین ایدئولوژی های سیاسی- اجتماعی بوده اند و با تنویر افکار و احساسات جمعی، تأثیرات فراوان و بنیادی بر خط مشی تعاملات و تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در جامعه داشته اند. خطبه معروف «البتراء» که در سال 45 هجری از زبان زیاد بن ابیه در شهر بصره ایراد شد، یکی از مهم ترین خطبه های تند سیاسی و اجتماعی همراه با انذارها و تهدیدهای عملی در تاریخ اسلام بوده که برآمده از خصیصه های شخصیتی و افکار خشن گوینده آن است. کاربست مؤلفه های نظریه های معاصر همچون مفهوم کرونوتوپ نظریه منطق مکالمه ای میخائیل باختین در متون خطابه ای اسلامی می تواند به کشف ابعاد و زوایای نوآورانه این گونه متون از نظر تأثیرات زمان و مکان در تحلیل محتوایی و همچنین ارتباطات بینامتنی در خلق معنا و درک عمیق تر تعاملات سیاسی- اجتماعی مرتبط با آن منجر شود. به همین خاطر در این پژوهش تلاش می شود تا پیوست ساختار زمان- مکانی خطبه مذکور به روش تحلیلی- توصیفی به دقت موردبررسی قرار گیرد. مقاله حاضر به وسیله شاخصه کرونوتوپ به مضامین و تفاسیر نوآورانه و جدیدی از محتوای خطبه موردنظر اشاره می کند و همچنین بینش عمیقی در مورد وضعیت اسفناک بصره در زمان حکومت امویان در سال ۴۵ هجری ارائه داده و موضوعات و بحران های اجتماعی، سیاسی و اخلاقی را که در آن برهه زمانی گریبان گیر این شهر بود را روشن کرده و با تحلیل این ساختار زمان- مکانی افق های جدیدی برای تفاسیر دینی، سیاسی و ادبی خطبه مذکور ارائه می دهد.