دیالکتیک دکترین جریان آزاد اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ارتباطات دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
105 - 120
حوزه های تخصصی:
دکترین جریان آزاد اطلاعات پس از جنگ جهانی دوم، به عنوان یک نظریه لیبرالیستی آمریکایی با نقش کلیدی این کشور در نهادینه سازی این دکترین در جهان، به عنوان یکی از چالش برانگیزترین مباحث در سپهر ارتباطات بین الملل، نمایان شد. این مفهوم از منظر دیالکتیکی، تعارض ها و توافق هایی با مسائل مختلف ملی و بین المللی دارد که هدف این تحقیق، بررسی آنهاست. این پژوهش، به روش توصیفی–تحلیلی با استناد به منابع کتابخانه ای، منشورهای بین المللی و قطعنامه-های متعدد یونسکو، با مروری بر چیستی و سیر تاریخی شکل گیری این دکترین، ضمن بررسی فرصت ها و چالش های آن، به طرح دیدگاه های موافقان و منتقدان آن از منظر حقوق ارتباطات بین الملل می پردازد و با ارائه مستندات هر گروه، تعارض ها و توافق های مطرح در این زمینه را مورد مطالعه قرار می دهد. نتایج نشان می دهد که با وجود مستندات حقوقی متعدد در منشورهای بین المللی دال بر حق آزادی بیان و اندیشه انسان ها و حق دسترسی آزادانه به اطلاعات، اما نابرابری های زیرساختی فناورانه موجود در جهان، بر ابعاد نامتوازن این دکترین از جمله نابرابری های اقتصادی، شکاف دیجیتال و شکاف دانایی افزوده و استفاده ابزاری از آن، سبب شکل گیری هژمونی و امپریالیسم فرهنگی کشورهای شمال بر کشورهای جنوب شده است. نتایج همچنین نشان می دهد که جریان آزاد اطلاعات می تواند فرصت هایی چون دسترسی به اطلاعات، افزایش سرمایه اجتماعی، آموزش، اشاعه فرهنگی، پیشگیری از فساد و تقویت فرایند های اصلاحی در جامعه را به عنوان پیامدهای مثبت؛ و چالش هایی چون حریم خصوصی، آزادی بیان، مالکیت معنوی، اضافه باری اطلاعات و نیز انتشار اطلاعات جعلی را به عنوان پیامدهای منفی به همراه داشته باشد، که در این شرایط نقش دولت ها در کنترل و نظارت بر جریان آزاد اطلاعات و نیز نقش شهروندان در مواجهه با چالش های آن از طریق افزایش سواد اطلاعاتی و رسانه-ای، می تواند از پیامدهای منفی آن بکاهد.