محمد رایجی

محمد رایجی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

سرکوب گری تمدن به قرائت فروید

نویسنده:

کلید واژه ها: تمدن سرکوبگر فروید اروس و تاناتوس مارکسیسم روانکاوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 784 تعداد دانلود : 858
رشد جوامع صنعتی و مکانیزه شدن زندگی بشری، گسترش نظام های دیوان سالار در کنار تدوین اصول و قوانین با هدف کنترل بیش از پیش انسان ها، پیامدهای آسیب زای متعددی را چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی به همراه دارد که افزایش استرس و اضطراب در سایه گسترش تعداد افراد روان رنجور و نیز تشدید خشونت تنها برخی از این پیامدها است. در نظام اندیشه ای غرب، در برهه ای که مارکسیسم میوه آزادی و رهایی را برای جامعه سرد و بی روح اروپا به ارمغان می آورد، فروید در مخالفت با مارکسیسم تاکید کرد که تمدن مبتنی بر امساک از غرایز استوار است و تشکیل کمونیسم، آنگونه که مارکس وعده داده بود، نمی تواند درد و رنج بشریّت را کم کند زیرا سرمنشأ درد و رنج نه در بافت اقتصادی بلکه در ذات خود تمدن است. پرسش مهم آن است که فروید برچه مبنایی سخن از سرکوبگری تمدن برای انسان امروزی را مطرح می کند و چرا تمدن را آکنده از ملالت و درد و رنج می داند؟ آیا انسان ها مجبور به تن دادن به ملزومات تمدن هستند یا آنکه می توانند از راهی غیر از تمدن، به خوشبختی و سعادت دست یابند. در این نوشتار در تلاش هستیم تا با بررسی آثار فروید، به این پرسش ها پاسخ دهیم.
۲.

بازخوانی نظریه فرهنگ ناسرکوبگر مارکوزه از منظر حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: زیگموند فروید فرهنگ ناسرکوبگر هربرت مارکوزه حکمت متعالیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 516 تعداد دانلود : 860
توسعه روزافزون جوامع غربی و رسیدن بشر به سرحدات پیشرفت، امید رهایی از درد و رنج را برای انسان غربی به ارمغان آورد. در این میان زیگموند فروید در مخالفت با فضای خوشبینی حاکم بر غرب در اوایل سده بیستم تأکید می کند که تمدن بر انقیاد و سرکوبگری غرایز آدمی استوار است و دستاورد تمدن برای انسان امروزی، نه آرامش و آسایش، بلکه درد و رنج فزاینده است. در مقابل هربرت مارکوزه، فیلسوف اجتماعی آلمان، همزمان با نقد نظریات فروید، طرحی از تمدن ناسرکوبگر را ارائه و اعلام می کند که سرکوبگری فرهنگ، نه برخاسته از ذات تمدن، بلکه دستاورد نظام سرمایه داری است. در این مقاله، مبتنی بر روش تحلیلی - انتقادی، با بهره مندی از ظرفیت نظریه استخدام علامه طباطبایی(ره)  و آموزه های حکمت صدرایی نشان خواهیم داد که آنچه مارکوزه تحت عنوان تمدن ناسرکوبگر معرّفی می کند، چیزی جز باقی ماندن در «استخدام متقابل در ساحت حیوانی» نیست و برای عبور از سرکوب می بایست کمالات عقلی و اغراض فطری را بسان عنصر تعین بخش زندگی اجتماعی مطرح کرد؛ امری که علامه طباطبایی(ره) مبتنی بر نظام صدرایی بدان پرداخته است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان